검색어: iniquitous (영어 - 페르시아어)

iniquitous .
غير عادلانه .

saying: "alas the woe, we were iniquitous.
(و فریادشان بلند شد) گفتند: «وای بر ما که طغیانگر بودیم!

but those who are iniquitous will be fuel for hell.
اما آنان كه از حق دورند هيزم جهنم خواهند بود.

which no one shall eat except the iniquitous.’
تنها خطاكاران از آن طعام مى‌خورند.

pray to your lord in humility and unseen. he does not love the iniquitous.
بخوانید پروردگار خویش را به زاری و نهان که او دوست ندارد تجاوزگران را

who hinders men from (doing) good, the transgressor, the iniquitous,
باز دارنده، از نیکی، تجاوزگر گناهکار

he incited his people to levity and they obeyed him. surely they were an iniquitous people.
(فرعون) قوم خود را سبک شمرد، در نتیجه از او اطاعت کردند؛ آنان قومی فاسق بودند!

if you leave them, they will lead your creatures astray, and beget but iniquitous and ungrateful offspring.
«بی‌گمان اگر تو آنان را رها کنی، بندگانت را گمراه می‌کنند و جز فاجرِ بسی کافر نسلی به وجود نیاورند.»

and how many a town which was iniquitous did we demolish, and we raised up after it another people!
بسیار بوده است که (اهالی) آبادیهای ستمگری را (به سبب کفرشان) نابود کرده‌ایم و پس از ایشان، گروههای دیگری را روی کار آورده‌ایم. [[«قَصَمْنَا»: در هم شکسته‌ایم. مراد هلاک کردن و نابود ساختن است.]]

some of us have come to submission, and some of us are iniquitous.'" those who have submitted have taken the right course;
«و اینکه برخی از ما بی‌گمان مسلمان و برخی (هم) نامسلمانند. پس هر کس تسلیم (خدا) شد آنان در جستجوی راهی راهوار بوده‌اند.»