검색어: intercept (영어 - 페르시아어)

intercept
واسط

intercept .
حائل شدن .

intercept . set . .
رهگيري آماده ست .

our phone intercept .
از شنود تلفني ما .

our last signals intercept .
آخرين استراق سمعمون نشون ميده .

to intercept illegal payments .
قطع پرداخت صورت حسابها .

imagine i want to intercept this ball.
فرض کنید من میخوام جلوی این توپ رو بگیرم.

theres nothing for the fbi to intercept .
ديگه چيزي براي . شنود اف . بي . آي وجود نداره .

send the left flank to intercept the enemy .
جناح چپ را بفرست تا جلوي پيشروي دشمن را بگيرند .

intercept price , and you get a shot at udre .
جلوي پرايس را بگير و ميتوني ادري را بکشي .

grab team b , intercept the contact and stay with ross .
تيم تعقيب شماره 2 ، رابط را بگيريد و مراقب . راس هم باشيد .

about six months ago we picked up an intercept .
شش ماه پيش يک شنود داشتيم .

connor sent me to intercept and they blew the whole place .
كانر منو به اينجا فرستاد .

we continued on to galatz in order to intercept the count .
ما تا گالاتز رفتيم تا جلوي كنت را بگيريم .

which means that someone with access to the telegram server could potentially intercept their connections.
به این معنی که یک فرد دارای دسترسی به سرور تلگرام به صورت بالقوه امکان رهگیری ارتباطات را دارد.

so the very simple idea was to use the ancient technique of sailing and tacking of the wind to capture or intercept the oil that is drifting down the wind.
خُب ایده بسیار ساده این بود که با استفاده از روش های بسیار قدیمی دریانوردی و مسیریابی باد به جمع آوری نفت بپردازیم و مسیریابی باد به جمع آوری نفت بپردازیم که به معنی اینه که در جهت باد حرکت کنیم.

some of the important data of a line is its slope, x-intercept, known points on the line and y-intercept.
تعاریف گوناگون از خط است به دو دسته تقسیم می شوند: تعاریف مفهومی و مصداقی.

meanwhile, mallory wishes to intercept the conversation to eavesdrop and possibly (although this step is unnecessary) deliver a false message to bob.
ضمناً، mallory می‌خواهد که جلوی این مکالمه را با استراق سمع و احتمالاً، رساندن پیغام غلط به bob، بگیرد.

it's been hypothesized that orb-weaving spiders, like this argiope here, should have the toughest dragline silks because they must intercept flying prey.
فرض بر اين است كه عنكبوت هاي گرد باف، مثل اين آرجيوپ كوچولو بايد سخت ترين تارهاي محافظتي رو داشته باشند، چرا كه آنها حشره هاي پرنده رو شكار مي كنند.

if bob sends his public key to alice, but mallory is able to intercept it, a man-in-the-middle attack can begin.
اگر bob کلید عمومی اش را به alice بدهد و mallory قادر به استراق سمع آن باشد، یک حملهٔ مرد میانی شروع می‌شود.