검색어: life as combat (영어 - 페르시아어)

life as we know it .
زندگي مثل اوني که ما ميدونيم .

living life as it comes
زندگی به عنوان ان می اید

living life as it matters .
اينجوري زندگي کردن .

and i see my life as a series of experiments.
من به زندگی ام به شکل یک سری آزمایش نگاه می کنم.

but life is life , as the other losers sang it .
، « اما « زندگي زندگيه . درست مثل اون بدبخت هايي كه اين آهنگ را خوندند .

but that was the happiest moment in my life, as well.
اما باز هم ميگم,اون موقع بهترين زمان زندگيم بود.

i have to live my life as a slave at the shipyard.
من باید مثل یه بردهتو کشتی سازی زندگی کنم

bleak life as a slave at the ranch thanks to you.
مثل یه برده در مزرعه ادامه بدمازتون ممنونم

and led a harsh life as a slave at the horse ranch.
و به عنوان یک برده درمزرعه پرورش اسب زندگی دردناکی داشتم

i made requests so she could at least keep her life as a servant
من تقاضای کمک کردم و او میتوانست زندگی اش را حداقل به عنوان خدمتکار ادامه دهد

and, you know, you understand life as it now exists through evolution.
و می دانید که حیات به شکل امروز آن در اثر تکامل به وجود آمده است.

she'll learn more about the value of human life as more time passes
هر چه زمان بگذرد، او ارزش زندگی انسان رو بیشتر درک میکند

*"life as politics: how ordinary people change the middle east".
amsterdam university press, ۲۰۰۷"life as politics: how ordinary people change the middle east".

no, it is most important to me, but my teacher's life is my life as well
نه، زندگی برای من خیلی مهم است ولی زندگی معلمم مثل زندگی خودم است

and that deeper, underlying point is that science is in the process of redefining life as we know it.
و آن نکته عمیق ترو اساسی این است که این علم در عمل است تا زندگی را ،به همان شکلی که می شناسیم، دوباره تعریف کند

100% bolivian: video of life as a migrant in são paulo · global voices
صددرصد اهل بولیوی: فیلمی از زندگی به عنوان یک مهاجر در برزیل

if we look around us, much of what surrounds us started life as various rocks and sludge buried in the ground in various places in the world.
اگر به دور و بر خود نگاه کنیم بسیاری از چیز هایی که ما رو احاطه کردند زندگی خودشون رو از صخره ها یا گل و لایی دفن شده زیر زمین در جاهای متعدد دنیا شروع کردند

she later wrote a prison memoir, "the alderson story: my life as a political prisoner".
وی بعدها خاطرات زندان خود را در "داستان آلدرسن:زندگی من به عنوان زندانی سیاسی.

in fact, we can even make the "stuff of life" -- as i just said, all the stuff around us.
در حقیقت، ما حتی می توانیم " مواد ضروری برای زندگی "را بسازیم-- و همانطور که گفتم، همه اشیاء اطرافمان را بسازیم.