검색어: ornaments (영어 - 페르시아어)

gold and silver ornaments are what bring in money.
طلا و جواهرات نقره ایچیزهایی هستند که پول می آورند

he decked the nearest heavens with ornaments of stars,
ما آسمان اين دنيا را به زيور اختران آراستيم!

did you really wait for me to come and buy you ornaments?
شما واقعا منتظر من بودید که بیایم و زیور آلات برای شما بخریم؟

such as gold and silver ornaments or any other metal items.
زینت آلات نقره ای یا هر گونه فلز نمیبریم

we have indeed adorned the lowest heaven with stars as ornaments.
ما آسمان اين دنيا را به زيور اختران آراستيم!

bells , ornaments that work with the wind are signs that the spirit is near .
زنگها ، آذينهايي که با باد کار ميکنند نشانه نزديک شدن روح هستند .

‘what! one who is brought up amid ornaments and is inconspicuous in contests?’
آيا آن كسى كه در [لابه‌لاى‌] پيرايه و زيور پرورش مى‌يابد (دختر) و به هنگام جدال قدرت تبيين ندارد [فرزند خداست‌]

so is one brought up in ornaments while being during conflict unevident [attributed to allah]?
آيا آن كسى كه در [لابه‌لاى‌] پيرايه و زيور پرورش مى‌يابد (دختر) و به هنگام جدال قدرت تبيين ندارد [فرزند خداست‌]

["do you ascribe to god] one who is brought up among ornaments and who cannot produce a cogent argument?"
آيا آن كسى كه در [لابه‌لاى‌] پيرايه و زيور پرورش مى‌يابد (دختر) و به هنگام جدال قدرت تبيين ندارد [فرزند خداست‌]

ornament (music)
آپوجیاتورا