검색어: proving (영어 - 페르시아어)

program proving .
اثبات برنامه .

the end is proving difficult .
تموم کردنش مشکل هست .

proving to this bastard i aint gay .
به اين حرومزاده ثابت ميکنم که همجنس باز نيستم .

lts all right . just proving something .
چيزي نيست ، فقط ميخواستم يک چيزي را ثابت كنم .

is proving to be a formidable enemy.
اين بودن يه دشمن سرسخت رو نشون ميده

but bond , is proving to be a headache .
ولي باند ، اين درد سر آينده اثبات شده هست .

by proving me very wrong about you , ok .
و ثابت كني كه در موردت اشتباه ميكنن باشه .

has been a way of proving something to william.
فقط براي اثبات چيزي به ويليام بوده

if he succeeds in proving the existence of these .
اگه اون بتونه ثابت كنه حيات .

it's about proving who you are and what you can do.
و اینکه نشون بدی کی هستی و چه میتونی بکنی.

"'application of theorem proving to problem solving ijcai 1969.
application of theorem proving to problem solving ijcai 1969.

as a normal form, it is useful in automated theorem proving.
همچنین یک فرم نرمال برای اثبات خودکار قضایا مفید است.

if you really didn't know, you'll be proving to us...
اگر تو واقعا نمیدونستی، پس به ...وضوح به ما نشان میدی که

" proving that the qc concept is not restricted to one material system.
نشان داده شدند که ثابت کرد مفهوم qc محدود به یک سیستم ماده نیست.

in fact, it turns out it's equivalent to proving fermat's last theorem.
در واقع، به نوعی معادل است با اثبات تئوری آخر فرمت.

it turned out to be absolutely instrumental many decades later in proving fermat's last theorem.
سالها بعد مشخص شد که این تخمین برای اثبات "تئوری آخر فرمت" بسیار کاربرد دارد.

the belief in true democracy and in the people runs deep, proving that the african is capable of governing himself.
آنها به دموکراسی حقیقی و حكمراني مردم عميقا اعتقاد و باور داشتند، كه ثابت مي‌كرد آفریقا قادر به حكمراني و اداره خويش است

rather than proving the existence of god, kant was attempting to demonstrate that all moral thought requires the assumption that god exists.
تقریرهای مختلفی از برهان مطرح شده که همهٔ آنها قصد اثبات وجود خدا را با مشاهداتی درباره اخلاق در جهان دارند.

reading the george orwell novel animal farm changed his perspective, proving that reading transforms people's lives.
خواندن کتاب مزرعه حیوانات جورج اورول دیدش را به زندگی تغییر داد؛ که خود نشان دهنده‌ی این است که کتاب خواندن می‌تواند زندگی انسان‌ را متحول کند.

afghan lord thinks that by launching a mobile fm radio station in the southern provinces of afghanistan, the taliban are proving how powerful they have again become.
لرد افغان می گوید (انگلیسی) که با راه اندازی "رادیو صدای شریعت" ، طالبان ثابت کردند که دوباره قدرت گرفته اند.