검색어: staircase (영어 - 페르시아어)

staircase .
راه پله .

moving staircase .
پله برقي .

technically , its a secret staircase .
از لحاظ فني اين يک راه‌پله سري است .

run hide in the staircase run quick .
بدوييد بريد زير پلهها قايم شيد بدويد .

they're all searching for their staircase.
همه شون به دنبال پلکان خودشون میگردن.

mrs . doneiras slowly climbed the semicircular staircase .
خانم دي انيراس آرام . از پلکان نيم دايره اي شکل بالا رفت .

lets go this way . before the staircase moves again .
از اين طرف بريم ممكنه دوباره جابجا بشن .

a staircase for those who dislike taking the same path twice
name

she is last seen on a burning staircase in the lakeview hotel.
او همچنین یکی از شخصیت‌های محوری در فیلم سایلنت هیل است.

we climb the staircase and experience a state of altered consciousness.
ما از پلکان بالا میریم و حالتی از یک هشیاری دگرگون شده رو تجربه میکنیم.

but you don't need a religion to get you through the staircase.
ولی برای بالارفتن از پلکان نیازی به مذهب نیست.

neil selinger, to me, is the embodiment of mounting the staircase in his third act.
برای من نیل سلینجر ، تجسم صعود از پله ها در قسمت سومش است. برای من نیل سلینجر ، تجسم صعود از پله ها در قسمت سومش است. برای من نیل سلینجر ، تجسم صعود از پله ها در بخش سومش است.

the world's many religions have found so many ways to help people climb the staircase.
همه دین‌های دنیا راه‌های زیادی پیدا کرده اند که مردم را برای بالارفتن از این پلکان کمک کنند.

and most importantly, if the staircase is real, it explains the persistent undercurrent of dissatisfaction in modern life.
و از همه مهمتر، اگر پلکان واقعی باشد، میتونه جریان پنهانی نارضایتی در زندگی مدرن رو توضیح بده. میتونه جریان پنهانی نارضایتی در زندگی مدرن رو توضیح بده.

but sometimes it's as though a doorway appears from out of nowhere and it opens onto a staircase.
ولی بعضی وقت‌ها انگار یک در از غیب پدیدار میشه ولی بعضی وقت‌ها انگار یک در از غیب پدیدار میشه و به یک پلکان رو به بالا باز میشه.

i'm saying we are homo duplex and this staircase takes us up from the profane level to the level of the sacred.
من میگم که ما موجودات دو سطحی ای هستیم و این پلکان ما رو از سطح مادی به سطح بالاتر و روحانی میبره. و این پلکان ما رو از سطح مادی به سطح بالاتر و روحانی میبره.

now let me say something about the staircase, which may seem like an odd metaphor for seniors given the fact that many seniors are challenged by stairs.
اکنون اجازه دهید درباره راه پله صحبت کنیم ، که به نظر میرسد یک استعاره غیرعادی وعجیبی برای سالخوردگان باشه با توجه به این واقعیت که خیلی از سالخوردگان با راه پله مشگل دارند.

i can't be certain if the staircase is an adaptation rather than a bug, but if it is an adaptation, then the implications are profound.
نمیشه مطمئن بود که این پلکان یک ویژکی انطباقی است یا یک اشکال [در سیستم ما]، ولی اگر اون یک قابلیت تطبیقی است، پس مفهومی ژرف و عمیق در پی خواهد داشت.

so here's the million-dollar question for social scientists like me: is the staircase a feature of our evolutionary design?
حالا یه سوال یک میلیون دلاری برای دانشمندان عرصه اجتماعی مثل خودم دارم: حالا یه سوال یک میلیون دلاری برای دانشمندان عرصه اجتماعی مثل خودم دارم: آیا این پلکان یک خصوصیت از طراحی تکاملی ماست؟

one of the most common is climbing the secret staircase the staircase takes us from the experience of life as profane or ordinary upwards to the experience of life as sacred, we are homo duplex, as durkheim explained.
یکی از عمومی ترین آنها بالارفتن از پلکان روحانی و معنوی و ندیده گرفتن خودمونه. این پلکان ما رو از تجربه‌های زندگی مادی یا روزمره این پلکان ما رو از تجربه‌های زندگی مادی یا روزمره به سمت تعالی و تجربه‌های روحانی یا عمیقا به هم پیوسته از زندگی میبره. ما موجوداتی دو مرحله‌ای هستیم، همونطور که دورکهایم توضیح داده.