검색어: successful (영어 - 페르시아어)

successful .
عاقبت بخير .

conversion successful
تبدیل موفق

a successful one .
يكي از اون خوباش .

respected , successful .
قابل احترام ، موفق .

fortunate successful joe .
ادم خوش شانسي هستي ، والسلام .

password reset successful
گذرواژه با موفقیت مجددا تنظیم شد.

and if theyre successful .
و اگر موفق بشن .

now, were the axis successful?
حالا آيا محور شرارت موفق بوده ؟

number of successful trials
قالب عدد

and it was successful overall.
در مجموع موفقیت آمیز بود.

and this was, unfortunately, successful.
و اون متاسفانه موفقیت آمیز بود.

successful indeed are the believers
به راستى كه مؤمنان رستگار شدند

2002 was our most successful year ever.
سال ۲۰۰۲، موفق ترین سال ما بود.

today's training was successful.
آموزش امروز موفقيت آميز بود

successful is he who purifies himself.
براستى رستگار شد هر كه پاكى ورزيد- از كفر و شرك و گناهان-

we were more successful than we had anticipated.
بيشتر از اوني که فکر ميکرديم موفق شديم

it's been successful beyond our dreams.
که فراز رویاهای ما موفق بوده.

they'll do well. they'll have successful careers.
شرايطشون خوبه؛ اونها در حرفه شان موفق خواهند بود.