검색어: take up rather than (영어 - 페르시아어)

rather than gastronomy .
با هنر پر خوري .

rather than as means
و نه به عنوان وسیله

months , rather than days .
چند ماه ، عوض روز .

rather than my methods; .
نه روش‌هاي مرا؛ .

rather than rich anywhere else .
تا در جاي ديگر ثروتمند .

rather than becoming an engineer.
تا این که تعمیر کار شوی

practice archery rather than blade
تيراندازي رو بيشتر از شمشير زني تمرين مي کنند

rather than coming back here helplessly,
به جای این جا آمدن

why do you laugh rather than weep?
و (به فسوس و مسخره بر آن) می‌خندید و (به روزگار سخت خود) نمی‌گریید،

did he choose daughters rather than sons?
آيا [خدا] دختران را بر پسران برگزيد؟!

my guess is sooner rather than later.
. احتمالا زودتر از اوني که فکر کني

and surgeons were tradesmen, rather than physicians.
و جراحان بیشتر تاجران می بوده اند، تا پزشکان.

if , rather than to marry with this paris , .
اگه ترجيح ميدي با اين پاريسي ازدواج کني .

rather than this being an issue of trust.
مگر اينكه اعتماد كامل ، به اون نفر باشه

rather than what you have, the desire to have more,
بيشتر از اون چيزي که داشتيو آرزوي بيشتر داشتن،

did he (then) choose daughters rather than sons?
آيا [خدا] دختران را بر پسران برگزيد؟!

rather than sticking with the wing . what do you think .
و بايد كلك بال را بزنيم چي فكر ميكنيد .

in other words -- feel sympathy, rather than contempt.
به عبارت دیگر -- به جای تحقیر دلتان برایش بسوزد.

it emphasizes how we are different rather than how we are similar.
این مسئله شناخت ما را از انسانیت برابر، دشوار می کند. و به جای تاکید بر شباهت ها در تفاوتها تاکیید دارد. این مسئله شناخت ما را از انسانیت برابر، دشوار می کند. و به جای تاکید بر شباهت ها در تفاوتها تاکیید دارد.

shouldn't we think about manipulation, rather than elimination?
آیا نباید به جای اینکه به فکر از میان بردن باشیم به فکر دست کاری این سلول ها باشیم؟