검색어: they don't have to die tonight (영어 - 페르시아어)

they don't have to do global devastation.
اونها مجبور به تخریب جهانی نیستند.

they don't have any conveniences.
آنها هیچ تسهیلاتی ندارند

i don't have to tell you this.
نیازی نیست که من اینو بهتون بگم، خودتون شنیدید.

well, we don't have to speculate.
خب، لازم نیست که ما حدس بزنیم.

i have to die .
من بايد بميرم .

i don't have to believe in it.
نیازی نیست به آن اعتقاد داشته باشم تا محقق شود.

if they don't have any damage, they go to the grocery.
اگه آسیبی ندیده باشند، به سبزی فروشیها برده میشند.

only one state says they don't have to balance the budget.
فقط یک ایالت هست که میگه لازم نیست بودجه شان رو موازنه کنند.

and you don't have to be a mega-hero.
و لازم نيست كه يك ابر قهرمان باشيد.

i have to die with him.
من به وسيله او کشته مي شوم.

so you don't have to ask any of these guys.
که نیازی به سوال از هیچیک از این افراد نیست.

you do not have to die here .
تو مجبور نيستي که اينجا بميري .

you're gonna have to die, john.
بايد بميري , جان

you don't have to waste your energy or your resources.
شما مجبور نیستید وقت، انرژی یا سرمایه‌هایتان را هدر بدهید.

actually, beyond they don't have sex with other people.
و معلوم شد، داستانهای موفق چند مشابهت مشترک دارند که فراتر از اینکه این زوجها با افراد دیگر رابطه نداشتند ، است.

the answer i hear back is, 'you don't have to do anything.
معمولا جوابی که می‌شنوم این است: "شما مجبور نیستید کاری برایشان انجام دهید.

of course, you don't have to accept if you don't want to
اگه نمیخوای مجبور نیستی قبول کنی

and she said, "well, you don't have to do that again."
و او باز گفت: "خوب، دیگر نباید که این کار را انجام دهی."

he showed him, "you know, we don't have to do this wrong.
به او گفت: "میدونی، ما مجبور نیستیم که این کار رو اشتباه انجام بدیم،

i guess i have to die when we go back.
من فکر میکنم وقتی برمیگریم باید بمیرم