검색어: ستاره دار کردن اسناد (페르시아어 - 영어)

باز کردن اسناد
open documents

ابر دار کردن .
overcast .

الوار دار کردن .
rafter .

اين وسيله قصد داره پيچ دار کردن را آغاز کنه .
this device is going to start twisting. .

ترور شخصیت، تلاش برای لکه دار کردن شهرت یک فرد است.
character assassination is an attempt to tarnish a person's reputation.

اينجا کار ميکنند براي قطب دار کردن و توليد کفش ورزشي .
working here doing pole and running shoes .

بيدارشو اين آدما هر چي را که بهشون ارزاني کرده لکه دار کردن .
wake up these humans have besmirched everything hes bestowed upon them .

شايد براي زني مثل ويلا لکه دار کردن زندگي اون بچهها هيچ عيبي نداشت .
maybe it was never meant for a woman like willa to taint their young lives .

در سال ۱۹۷۰ که سالهای اول فعالیتش بود وتازه کار بود به طور عمده در مجموعه‌های تلویزیونی ستاره دار به ایفای نقش می‌پرداخت.
during the early period of the 1970s, she mainly starred in tv series, while in the late 1970s, kim focused on film.

برای تحقق و معنی دار کردن این امر، پاسکال یک سیستم تایپ دهی قوی روی تمام اشیا دارد، به این معنی که یک نوع داده نمی‌تواند بدون تبدیل صریح، به عنوان نوع دیگر تفسیر و یا تبدیل شود.
to make this possible and meaningful, pascal has a strong typing on all objects, which means that one type of data cannot be converted or interpreted as another without "explicit" conversions.