인적 번역의 예문에서 번역 방법 학습 시도.
전문 번역가, 번역 회사, 웹 페이지 및 자유롭게 사용할 수 있는 번역 저장소 등을 활용합니다.
ils ont pris des preuves de la scène du crime ?
اونا شواهد رو از صحنه جرم دور ميكردن؟
마지막 업데이트: 2016-10-27
사용 빈도: 1
품질:
vous avez perdu la faveur du jury en 10 minutes.
- حيووناي مزرعه؟
마지막 업데이트: 2016-10-27
사용 빈도: 1
품질:
et tu continues à douter de la faveur des dieux.
و هنوز شک داري که خدايان بهت توجه دارن
마지막 업데이트: 2016-10-27
사용 빈도: 1
품질:
hey, tu te souviens toi de la faveur que tu m'as promise ?
"مواد زامبي" مصرف ميکني؟
마지막 업데이트: 2016-10-27
사용 빈도: 1
품질:
경고: 보이지 않는 HTML 형식이 포함되어 있습니다
il a dit qu'on gagnerait la faveur du juge en renonçant à nos droits.
اون گفت که با اين کار مي تونيم جلوي قاضي مظلوم نمايي کنيم
마지막 업데이트: 2016-10-27
사용 빈도: 1
품질:
vous avez maintenant la faveur du dieu roi, hommes saints et avisés.
اي مردان مقدس و خردمند. بله. و زمانيکه اسپارتا در آتش بسوزد شما غرق در طلا خواهيد شد.
마지막 업데이트: 2016-10-27
사용 빈도: 1
품질:
sir richard a offert d'effacer ses dettes, si vous lui donniez les preuves de la culpabilité des ministres ?
و سر " ريچارد" پيشنهاد داد که از بديهيش چشم پوشي کنه، اگه تو مدارک گناهکاري وزير ها رو بهش بدي؟ پدرم ترسيده بود،
마지막 업데이트: 2016-10-27
사용 빈도: 1
품질:
경고: 보이지 않는 HTML 형식이 포함되어 있습니다
les médicis prépare un carnaval dans une tentative pathétique pour gagner la faveur du peuple.
مدچيس ها دارن ترتيب يه جشن رو ميدن تا با احساساتي نشون دادن خودشون نظر مردم رو جلب کُنن
마지막 업데이트: 2016-10-27
사용 빈도: 1
품질:
il courtisait la faveur du roi avec l'espoir que edward lui laisserait cette terre qui était sienne avant.
بدنبال لطف به شاه ـه به امید اینکه ادوارد ، این بخش رو بهش اهدا کنه بخشی که اول مال اون بود
마지막 업데이트: 2016-10-27
사용 빈도: 1
품질:
a la faveur de la nuit, le palais fut purge' des alliés de xerxès.
پس، درهنگامهيشب ... قصر از همه ي متحدان و وابستگان "خشايار" پاک سازي شد.
마지막 업데이트: 2016-10-27
사용 빈도: 1
품질:
경고: 보이지 않는 HTML 형식이 포함되어 있습니다
les diables blancs sur la route de la soie mendient les faveurs du khan.
شما شیاطین سفیدپوست... تو جادهی "ابریشم"... برای لطف "خان" به پاش میوفتین.
마지막 업데이트: 2016-10-27
사용 빈도: 1
품질:
경고: 보이지 않는 HTML 형식이 포함되어 있습니다
tu crois que c'est une preuve de la malédiction?
پس فکر ميکني اين ثابت ميکنه نفريني وجود داره؟
마지막 업데이트: 2016-10-27
사용 빈도: 1
품질:
la génération suivante est la preuve de l'obstination de la vie.
نسل بعد و اثبات بهبود پذيري زندگي
마지막 업데이트: 2016-10-27
사용 빈도: 1
품질:
et quand nous aurons la preuve de la présence du virus qui a tué hawkins, on vous inculpera.
و وقتي که جوابش براي ويروسي که باعث مرگ هاوکينز شده مثبت باشه، تو چنگموني
마지막 업데이트: 2016-10-27
사용 빈도: 1
품질:
les psychanalystes y voyaient la preuve de la théorie freudienne.
نفس عمیق بکش، بیا برگردیم سر موضوع چه زمانی بود ... برای روانکاوان، این قویترین اثبات تئوریهای فروید بود
마지막 업데이트: 2016-10-27
사용 빈도: 1
품질:
et joyeux de la faveur qu'allah leur a accordée, et ravis que ceux qui sont restés derrière eux et ne les ont pas encore rejoints, ne connaîtront aucune crainte et ne seront point affligés.
آنان به فضل و رحمتی که خدا نصیبشان گردانیده شادمانند، و دلشادند به حال آن مؤمنان که هنوز به آنها نپیوستهاند و بعداً در پی آنها به سرای آخرت خواهند شتافت که بیمی بر آنان نیست و غمی نخواهند داشت.
마지막 업데이트: 2014-07-03
사용 빈도: 1
품질:
- ou verront-ils ces photos comme des preuves de votre obsession pour mlle barnes et de la ridicule conspiration que vous avez manigancée pour expliquer sa mort.
اينا دليل رفتار وسواس گونه و مريض شما نسبتبهخانمبارنزه... و توطيه مضحک شما براي دروغي خواندن نوعمرگايشون.
마지막 업데이트: 2016-10-27
사용 빈도: 1
품질:
- les accusés ont fait preuve de lâcheté face à l'ennemi pendant l'attaque de la fourmilière.
ـدرکيفرخواستنوشتهشده... متهم در هنگام حمله به تپه "آنت" از ... خودش ترس نشون داده.
마지막 업데이트: 2016-10-27
사용 빈도: 1
품질:
경고: 보이지 않는 HTML 형식이 포함되어 있습니다
si vous prévoyez de la revoir en vie, il va falloir renoncer à faire preuve de violence.
اميدوارم بتونيم بدون خشونت ادامه بديم.
마지막 업데이트: 2016-10-27
사용 빈도: 1
품질:
je ne dois dire sur allah que la vérité. je suis venu à vous avec une preuve de la part de votre seigneur.
سزاوار است که از زبان خدا جز حق نگویم. من از سوی پروردگارتان معجزهی بزرگی برای شما دارم (که به روشنی بر حقّانیّت رسالت من دلالت مینماید) پس بنیاسرائیل را (از زنجیر اسارت و بردگی خود آزاد ساز و آنان را به من واگذار و) همراه من بفرست (تا از سرزمین تو بکوچند و به سرزمین دیگری روند و در آنجا به پرستش خدای یگانه مشغول شوند). [[«حَقِیقٌ عَلَی»: سزاوار من است که. سعی من در این است که. واژه (عَلی) به معنی (ب) یا (فی) است. «بَیِّنَةٍ»: معجزه بزرگ. دلیل مهمّ و روشن. نشانه سترگ.]]
마지막 업데이트: 2014-07-03
사용 빈도: 1
품질: