Je was op zoek naar: i cannot have you over tonight (Engels - Perzisch)

i cannot tell you
من نمیتوانم به شما بگویم

that i cannot have .
اين را نميتونم تحمل كنم .

i cannot even kill you
.من حتي نمي تونم تو رو بکشم

i cannot take you away .
من نميتونم تورو ببرم .

i believe in you . but i cannot leave you tonight .
من تو را قبول دارم . ولي نميتونم امشب ترکت کنم .

have you tried 22 tonight .
امشب شماره ي 22 را امتحان کردي .

i cannot go
من نمیتوانم بروم

he said i cannot have children.
اون گفت ما نمي تونيم بچه دار بشيم

have you taken your portion tonight .
ببینم امشب داروت را خوردی .

but i cannot stay .
اما من نميتونم بمونم .

i cannot do it!
!من نمیتوانم

i cannot forgive her
من نمیتونم او را ببخشم

- we cannot have intercourse tonight. - stop calling it that.
امشب نميتونيم تماس جنسي داشته باشيم - ديگه اينطوري حرف نزن -

i cannot understand it!
نمي فهمم

i cannot do anything else
من نمیتونم کار دیگه ای بکنم

- you must! - i cannot.
- بايد قبول كني- نمي تونم

girlfriend, you know i cannot have french fries.
رفيق , ميدوني من نميتونم سيب زميني سرخ شده بخورم

but you cannot have sex with someone you care about.
تو نميتوني با هر کسي که برات مهمه سکس داشته باشي

also , we were supposed to have some friends over tonight .
همچنين فکر کنم که چند تا مهمون هم امشب داشته باشيم .

a nation cannot have two emperors.
يك قوم نمي تونه دو تا فرمانروا داشته باشه