Je was op zoek naar: it's got a little bit of an active (Engels - Perzisch)

pretty soon it got a little bit out of control.
خیلی زود تقريبا از کنترل خارج شد

in global terms, it's a little bit of money.
در سراسر جهان، این فقط مقدار کمی پول است .

its a little bit of home .
بوي خونه را ميده .

i think it�s a little bit of both , actually .
من فكر مي‌كنم كه هر دوش باشه .

ive got a little bit of a headache , so .
مهم نيست ، منم يک کمي سر درد دارم .

a little bit .
به اندازه يک گاز کوچک .

well, it reminds me a little bit of surgery.
خوب، این مرا کمی به یاد عمل جراحی می اندازد.

a little bit more .
جارد خوبه ، ادامه بده .

a little bit . sure .
يک کمي حتما .

and just a little bit of horse hide .
و از اينجا ميکشيمش بالا .

a little bit closer.
یکم نزدیک تر

little bit of flow, like...
...يه خورده آروم ، مثل

i am having a little bit of trouble .
من دارم به مشکل می افتم .

and i'm only showing you a little bit of this.
و تنها کمی از نتايج بررسي را با شما در ميان می‌گذارم.

julian promised me a little bit of action .
جولين» قول داده يک كارهايي بكنيم» .

hes just got a little run down .
او فقط براي يک مدت مشکل پيدا کرد .

and i think i have a little bit of a fever
و فکر می‌کنم کمی تب دارم

and i have to take a little bit of artistic license.
و من باید کمی از هنر استفاده میکردم .

and here is a little bit of the technology that's involved in that.
کمی فن‌آوری در آن دخیل است.

and i had a little bit of a problem a few years ago.
و من یک مشکل کوچکی داشتم چند سال پیش.