Je was op zoek naar: step 1: develop the process inventory (Engels - Perzisch)

to slow the process,
براي کند کردن ميزان رشد

step 1:
قدم اول:

in the process of killing,
اما من مي دونم كه

when you begin the process , .
ما شروع ميکنيم .

it�s part of the process .
اين قسمتي از دوره است .

ok step 1 : take out all the transportation .
مرحله اول: تمام حمل و نقل را مختل کن .

were in the process of transferring it
،تا به بخش مراقبت هاي ويژه منتقلش کنن

in the process, i found out that
و در طي كارها، موضوع رو فهميدم

and electrolytic reduction reverses the process .
و الکتروليز دوباره نقره را احيا ميکنه .

charged sir jo with treason in the process
جناب جو را در آن فرآیند به خیانت متهم کرد

i am in the process of gathering information .
بهتره يک سري شواهد محکم براي اتهامت داشته باشي .

for me, it was really about the process.
برای من در واقع روند کار مهم بود.

and in the process, people had different purposes,
و در همين حين، هر يك از ما اهداف خودمون رو داشتيم

and that's the process that i call task allocation.
و این فرایندی است که من آنرا تخصیص فعالیت در کلونی می نامم.

digital audio recording has greatly simplified the process.
ضبط دیجیتال این روند را به‌مراتب تسهیل نمود.

step 1: setting up research questions
گام اول: تنظیم سوالات پژوهش

but the process that leads to the spoken words eludes us .
اما روندي كه منجر به صحبت كلامت ميشه را از ما اجتناب ميكنه .

*surgical treatment is the fastest way to complete the process.
ممکن است خونریزی شدید باشدو به ناپایداری همودینامیک بینجامد.

generators can be electrically connected together through the process of synchronization.
ژنراتورها می‌توانند از طریق پردازش همزمان بصورت الکتریکی بهم متصل شوند.

mitchell duneier: mills wants the student of sociology to develop the quality of mind ...
میچل دانیر: میلز می خواد که دانشجوهای جامعه شناسی کیفیت ذهنی بدست بیارند...