Je was op zoek naar: عبارتهای مرتبط (Perzisch - Engels)

مرتبط
related

مرتبط .
correlate .

کار مرتبط
related work

مرتبط کردن .
correlate .

عبارتهای s:
s-phrases:

غزليات مرتبط .
sonnet sequence .

عبارتهای & r/ s...
& r/ s phrases...

عبارتهای خطر/ امنیت
risks/ security phrases

این داده های مرتبط است
that is linked data.

فعال‌سازی & عبارتهای منظم‌
enable regular expressions

مرتبط کننده دريا و خشکي
connecting the sea to the land.

مرتبط باشه بيا بررسيش کنيم .
connected lets check it out .

عبارتهای نشانی وب برای پالایش
url expressions to filter

جستجو برای هر پرونده مرتبط...
looking for any associated files...

این چگونگی کار داده های مرتبط است
that's how linked data works.

این خطر مرتبط با سیریوس بلک نیست .
has this anything to do with sirius black , sir .

اونها افراد مرتبط با قصر بودند
it was that person in the prince's palace

به نظر میاد این با جنسیت مرتبط باشه.
it seems to be related to gender.

بيماري هاي مرتبط با عروق خارجي نوشتن
on peripheral vascular disease.

حمله لغزش در ارتباط با حمله کلید مرتبط است.
the slide attack is closely related to the related-key attack.