Você procurou por: dweilen (Holandês - Persa)

continu dweilen.
-من همچین چیزیو نمی خوام. همچین چیزی رو نمی خواید.

- die kan dweilen.
با مائو چيکار کنيم ميتونيم از شرش خلاص بشيم

- kan hij dweilen?
-رابطه اش با گردگيري چطوره؟

nee, ga maar dweilen.
نه، نه،ماازتو مي خواهيمکهگردگيري کني.

hou even op met dweilen.
يه ثانيه تميز کاري رو بزار کنار

vuilnis buitenzetten en dweilen.
فعلا زنگ تفريح نداري

om te dweilen neem ik aan?
-واسه زمين شويي فکر کنم؟ -بله

dweilen ? - het is geen patiënt.
-تو ساختمون نظافتچيه؟

ik heb hier meer dweilen nodig!
اينجا بازم کهنه لازم داريم

- misschien is hij aan het dweilen.
تو ساختمون ، نظافتچيه؟ اون بيمار نيست.

dat mag jij met je dweilen opvegen.
اين تو و کهنه هاي تو خواهند بود که خونش رو تميز مي کنن!

jullie spelen als natte dweilen!
قيافتون شبيه احمقايي شده که من تو مراسم شکرگذاري پارسال ديدمشون

op slot, ze zijn aan het dweilen. probeer de...
بسته هست,دارن نظافت ميکنن,برو اونجا...

waar is de euh, wijn? we dweilen dat wel op.
میخوای اونارو برای چند لحظه بذارم یخچال تا خنک شه؟

terwijl ze vloeren dweilen of aan het afwassen zijn.
در حالي که زمين را طي مي کشند يا ظرف مي شويند

kerel, ik ga niet de hele vloer alleen dweilen.
رفيق، قرار نيست کف اينجا رو تنهايي تميز کنم

om de boel schoon te dweilen voor een net en opgeruimd dossier.
ما فقط تميزکاريش رو ميکرديم مارو ميفرستادن که همه جا رو جارو کنيم و مطمئن شيم همه چي واسه پرونده سازي تميز و مرتبه

ik blijf mr. veck zeggen dat hij er elke morgen moet dweilen.
هميشه به آقاي وک مي گم هر روز بايد اينجا رو تي بکشه.

z'n lever gaat vooruit, maar het is dweilen met de kraan open.
کبدش در واقع داره بهتر ميشه ما از چاله درش آورديمش و انداختيمش توي چاه

ik was aan het dweilen. ik moet de ventilator op een of andere manier eruit getrokken hebben.
من داشتم تِي ميکشيدم حتماً يجوري دستگاه تنفس رو از برق کشيدم