Você procurou por: ectopic pregnancy (Inglês - Persa)

ectopic pregnancy
حاملگی نابجا

pregnancy
بارداری

abdominal pregnancy
آبستني شكمي

a pregnancy test.
يه تست حاملگي نياز دارم

about the pregnancy .
بارداره .

this pregnancy is precarious .
اين بارداري ، سرنوشت‌سازه .

no , i mean in your pregnancy .
نه ، منظورم حاملگيت است .

and i felt a pregnancy pulse
من نبض حاملگی رو احساس کردم

i think pregnancy is beautiful .
فکر کنم حاملگي زيبا باشه .

she did her whole pregnancy there .
کل حاملگيشو اونجا بود .

it's a pregnancy pulse for sure
مطمئنا نبض حاملگیه

but the pregnancy became horribly accelerated.
اما حاملگي به شکل وحشتناکي سريع شده

i clearly don't feel pregnancy pulse
من به وضوح، نبض حاملگی رو احساس نمیکنم

how pregnancy can often lead to an infant .
چطوري حاملگي اغلب ميتونه سوق داده بشه به يک بچه .

she risked her dear life during her pregnancy!
اون زندگي گرانقدرش رو در طي بارداري به خطر انداخت

and her pregnancy was discovered by others at full term
و بارداری او با تمامی علائم دوره آشکار کشف شد

because maintaining a pregnancy is dependent on hormones.
چونکه حفظ بارداری وابسته به هورمون است.

it was, however, extremely early in the pregnancy...
. به هر حال ، اون کاملا در آغاز حاملگي بود

but lady lee is still worrying so much about her pregnancy
ولی بانو لی هنوز هم خیلی نگران وضع حاملگی اش هست

at the news of consul jang's wife's pregnancy.
به خاطر خبر باردار بودن همسر مشاور جانگ