Você procurou por: four times a year (Inglês - Persa)

a year.
. يه سال

in a year .
از اينجا بري بيرون .

once a year , .
يه سال .

i was. i mean, four times?
اره . منظورم اينه كه , براي چهار بار؟

carol . i get threat like this , three or four times a year .
كارول ، من مشابه اين تهديد در سال سه تا چهار بار دارم .

select a year
٠اه قبل

a year lifestyle .
روش زندگیم را .

he said that three or four times .
سه يا چهار بار اين جمله را گفت .

about a year ago
... حدود يه سال پيش

a year or so ago .
ساخت يک يا چند سال پيشه .

nick , its been a year .
نيک ، يکسال گذشته .

want please , copy the approved text four times .
ميشه متن مشخص شده را چهار بار رونويسي کنيد .

he came home once a year.
او سالی یک بار به خانه می‌آمد.

and four times the size of the roman empire .
و چهار برابر زمان امپراطوري روم .

and it took about a year.
و یک سال طول کشید

the number of publications in 2016 is four times larger than to the previous year.
تعداد انتشارات در سال 2016 چهار برابر بزرگتر از سال قبل است.

a year ago in spanish class .
يه سال پيش تو کلاس اسپانيا .

a few months , maybe a year .
چند ماه ، شايد يک سال .

adil shah was deposed within a year.
نادر شاه در سال ۱۷۴۲ م.

200,000 people a year in europe.
صدا 200 هزار نفر رو در سال در اروپا می کشه