Você procurou por: governs (Inglês - Persa)

as long as consul jang governs this place,
از وقتی که مشاور جانگ حکومت اینجا رو به عهده گرفته

the law governs even the underwear that people wear.
قانون حتی لباس زیر مردم را اداره میکند

which governs the fortune of all princes of the female gender .
تا بخت واقبال شاهزاده هاي جنس مؤنث را معين کنه .

hillingdon council governs the borough, with its headquarters in the civic centre in uxbridge.
منطقه هیلینگدون لندن (به انگلیسی: london borough of hillingdon) یک منطقه در بریتانیا است.

so it turns out, the inertia, which governs angular motion, scales as a fifth power of r.
پس مشخص میشه اینرسی، که زاویه حرکت را کنترل میکنه، پس مشخص میشه اینرسی، که زاویه حرکت را کنترل میکنه، با توان پنجم r تغییر اندازه میدهد.

i have not met, in afghanistan, in even the most remote community, anybody who does not want a say in who governs them.
در افغانستان، من هرگز کسی را ندیدم ، حتی در دورترین جوامع، که نخواهد بگوید که چه کسی آنها را رهبری کند، حتی در دورترین جوامع، که نخواهد بگوید که چه کسی آنها را رهبری کند،

british nationality law governs modern british citizenship and nationality, which can be acquired, for instance, by descent from british nationals.
قانون ملیت بریتانیا شهروندی و ملیت بریتانیایی را مدیریت می‌کند، طبق آن بریتانیایی باید یا در بریتانیا متولد شده باشد و یا زاده‌ی بریتانیایی باشد.

he governs from the heaven to the earth and then the record (of this governance) goes up to him in a day whose measure is a thousand years in your reckoning.
[همه] امور را [همواره] از آسمان تا زمین تدبیر و تنظیم می کند، سپس در روزی که اندازه آن به شمارش شما هزار سال است به سوی او بالا می رود.

" as structures or mechanisms of social order, they govern the behaviour of a set of individuals within a given community.
نَهاد یا نهاد اجتماعی که در مواردی موسسه یا سازمان اجتماعی نیز نامیده شده است یکی از ساختارهای اجتماعی است.