Você procurou por: investment (Inglês - Persa)

investment
سرمایه‌گذاری

investment .
سرمايه گذاري .

good investment .
سرمايگذاري خوب .

investment banking
بانکداری سرمایه‌گذاری

nice investment , sand .
عالي بود ، سند .

your investment sees its return .
کل سرمايه ات برگرده .

investment and participation in mines
کنترل مدارک و مستندات

investment thing was just a scam .
قضيه سرمايه گذاي فقط يک کلاه برداري بود .

a microbiologist, an investment banker,
ديديم و هم صحبت کرديم

congratulations you just quadrupled your investment .
تبريک تو فقط سرمايت را به من قرض دادي .

finally , a return on my investment .
بالاخره يک فايده و برگشت براي سرمايه گذاري من .

make the investment and do all the hard work .
سرمایه میذارم و همه کارای سخت را انجام میدم .

youve made a very good investment , gentlemen .
شما يک سرمايه گذاري خوب کرديد آقا .

culture,economics,global issues,investment
culture,economics,global issues,investment

seo may generate an adequate return on investment.
seo ممکن است بازگشت سرمایه مناسب و کافی بدست دهد.

depressed investment bankers , paranoid housewives all week .
تمام هفته سرمايه‌گذار‌هاي افسرده و زن‌هاي خانه‌داره ترسو را درمان مي‌كني .

ok people , im speaking about the investment here , .
خب جماعت ، من دارم در مورد ، سرمايه گذاري در اينجا حرف ميزنم .

and they made the social investment. they got away malaria.
آنها سرمایه گذاری اجتماعی کردند. خودشان را از دست مالاریا خلاص کردند.

and i want to just make one point about this investment.
و تنها یک نکته می خواهم راجع به سرمایه گذاری مطرح کنم.

* the investment of money in order to make a profit.
درآمد در این نظام حداقل دو شکل دارد: سود و دست‌مزد.