Você procurou por: lay open next to a small (Inglês - Persa)

and you can open a small pharmacy
و شما میتوانید یک داروخانه کوچک باز کنید

a small chance .
شانسي کم .

a small mishap?
مشکل کوچک؟

i have a small wish
من یک خواسته کوچک دارم

i have a small lab.
من یک آزمایشگاه کوچک دارم.

a hand , a small hand .
يه دست كوچولو .

i have a small request
من درخواست کوچکی دارم

a drink a small one .
مشروب . یه کمی .

i'll retire and open a small school...
من بازنشسته خواهم شد و ...یک مدرسه کوچک باز میکنم

“these are a small gang.
(فرعون به مأموران دستور داد و گفت: به اهالی شهرها بگوئید:) اینها (که قصد فرار و تجمّع و تقویت در جای دیگری را دارند) گروه اندک و ناچیزی هستند (و ما با نخستین تاخت ایشان را گرفتار و به شکنجه و آزار می‌رسانیم). [[«شِرْذِمَةٌ»: گروه و طائفه‌ای ناچیز و کم اهمّیّت.]]

thats not a small plane .
اون يک هواپيماي كوچك نيست .

place the ~a next to ~a.
قراردادن ~a در کنار ~a

next to soccer .
بعد از فوتبال .

a small, non-configurable window manager
یک مدیر پنجرۀ کوچک و غیرقابل پیکربندیname

of the man next to you .
بقليت را داشته باشي .

we docked next to the pier
پهلو

he was sitting next to me.
. اون كنار من نشسته بود

'next to the pond... blue...'
... کنار برکه ... آبي

shoot that target next to him.
آن هدف را در نزديکي او بزنيد

come right over here, next to me.
بیا اینجا کنار من