Você procurou por: mighty (Inglês - Persa)

mighty .
زورمند .

mighty kukulkan .
کاکول‌کن مقتدر .

unto a mighty day
[در] روزى بزرگ:

on a mighty day,
برای روزی بزرگ.

and the mighty pharaoh
و (آیا خبر نداری که پروردگارت) با فرعون چه کرده است؟ فرعونی که دارای (ساختمانهای محکم و استواری به شکل) میخها (ی وارونه همچون هِرَم) بود. [[«فِرْعَوْنَ»: مراد فرعون زمان موسی (ع) بالاخصّ، و فرعونها و فرعونیان بالعموم است. «ذِی‌الأوْتَادِ»: دارای میخها (نگا: ص / 12). مراد ابنیه و عمارات عظیمی همچون کوه است که نمای آنها به شکل میخهای وارونه جلوه‌گر بود. اهرام ثلاثه مصر نمونه‌ای از آنها است (نگا: جزء عمّ شیخ محمّد عبده، فی ظلال القرآن، التفسیر القرآنی للقرآن).]]

of the mighty announcement,
از آن خبر بزرگ [قیامت کبری]

mighty pleased , miss lyra .
خيلي از آشنايي با شما خوشحالم خانم ليرا .

and you , mighty wiglaf , .
و تو ويگلاف قدرتمند .

in whose mighty company .
ميرم به ديدار نياکانم .

bring me back this mighty gift .
بيارش و اون را به من هديه کن .

smite me , o mighty smiter .
ذليلم كن ، اي قادر خورد كننده .

taste thou! thou art indeed mighty, honoured!
(به او گفته می‌شود:) بچش که (به پندار خود) بسیار قدرتمند و محترم بودی!