Você procurou por: rotator cuff (Inglês - Persa)

cuff .
دستبند .

cuff him .
بهش دستبند بزنيد .

pressure cuff
فشارسنج خون

greta nussbaum , before she pulls her rotator cuff .
گرتا نوسبام ، تو بگو قبل از اينكه اون دستتبندت بيفته تو شلوارت .

let me cuff this guy .
بزار اين يارو را دستگير کنم .

cuff him . hell go down for ten .
، بهش دستبند بزن ميره 10 سال آب خنک بخوره .

cuff her over there with the others.
ببندش کنارِ بقيه

they contain just a hand that will open and close, a wrist rotator and an elbow.
آنها متشکل هستند از یک دست که باز و بسته می شود، یک مچ گردان و یک آرنج.

and the sixdozen shirts and cuff links .
اون دو جين پيراهن رنگ و وارنگ و دكمه سردستها .

check those studs . get those cuff links .
اون را کفشيها و دکمه سر دستهاشو ديدي .

i didnt think anyone actually wore cuff links anymore .
من فكر نميكنم كسي ديگه واقعا اين روزها از اين چيزهاي تزئيني روي سرآستين بزنه .

just because you heard a scream and found a cuff link , .
فقط چون صداى جيغ شنيدى و يك دكمه سر دست پيدا كردى .

cuff them, in case they're up to something! yes.
- گروه ضربه, دارن روي نقشه کار مي کنن! - بله

a nephroureterectomy is the removal of a kidney and the entire ureter and a small cuff of the bladder for urothelial cancer of the kidney or ureter.
* سرطان (کارسینوم) کلیه* کلیه مادرزادی کوچک که می‌تواند جابجا شده و باعث وارد آمدند فشار به اعصاب اطراف شود و سبب درد گردد.

they don't know what's coming, but they'll hear something off the cuff.
نمیدانند چه کلمه ای قرار است بیاید، ولی ناگهان یک کلمه را میشنوند

are these leg cuffs really necessary .
اين سرآستين هاي پا واقعا لازمند .