Você procurou por: salesman (Inglês - Persa)

salesman ship .
فروشندگي .

``the shoe salesman .
`` يک فروشنده ي کفش `` .

a blind beef salesman .
یه فروشنده کور گوشت که گوشت نخورده .

nick , youre a good salesman .
نيک ، تو فروشنده خوبي هستي .

he was a salesman in yonkers .
او يک فروشنده شريف بود .

always the salesman , arent you .
هميشه مثل يک فروشنده اي نه .

that�s a true salesman�s attitude.
اين درست حالت يه فروشنده هست.

the blind beef salesman is trying to help me .
یه فروشنده کور گوشت داره سعی میکنه منو کمک کنه .

you blind , vegan beef salesman virgin coward .
تو فروشنده گوشته کور و گیاه خوار باکره بزدل ، بگو چی میخوای بگی .

computer salesman , computer engineer , computer analyst .
فروشنده ي كامپيوتر ، مهندس كامپيوتر ، اپراتور كامپيوتر .

if you think about travel salesman , he was nice .
اگه در مورد فروشنده دوره گرد فكر ميكني اون آدم خوبيه .

seat 41a, john rosenbloom. honolulu, hawaii. car salesman.
صندلي 41آ، جان روزنبلوم، ساکن هونولولو. فروشنده ماشين

he worked as a salesman for knox almost twenty years .
او به عنوان فروشنده براي ناکس کار ميکرد براي تقريبا 12 سال .

the sax runs off with a bible salesman and the bass gets pregnant .
، ساکسيفون زَن مون با يک فروشنده ي انجيل فرار ميکنه . نوازنده ي کنترباس ميفهمه حامله س .

in the manner of the newspaper salesman and your diseased fbi colleague.
به شکل اون فروشنده روزنامه و همکارتون بکشه

the salesman is trying to sell mr. gates shoes that are a size too big.
بشر دوستی در نزد گیتس از اهمیت بالایی برخوردار است.

examples of local search algorithms are walksat and the 2-opt algorithm for the traveling salesman problem.
نمونه‌های از الگوریتم‌های جستجوی محلی، الگوریتم‌های walksat و الگوریتم 2-opt برای مسئله فروشنده دوره گرد می‌باشد.

for example, for the travelling salesman problem a solution can be a cycle and the criterion to maximize is a combination of the number of nodes and the length of the cycle.
برای مثال، در مسئله فروشنده دوره گرد، یک راه حل می‌تواند یک دور (چرخه) و میزان به حداکثر رساندن ترکیبی از تعداد گره‌ها و طول چرخه باشد.