Você procurou por: saved and fair (Inglês - Persa)

Tradução automática

Tentando aprender a traduzir a partir dos exemplos de tradução humana.

English

Persian

Informações

English

saved and fair

Persian

 

De: Tradução automática
Sugerir uma tradução melhor
Qualidade:

Contribuições humanas

A partir de tradutores profissionais, empresas, páginas da web e repositórios de traduções disponíveis gratuitamente

Adicionar uma tradução

Inglês

Persa

Informações

Inglês

the saved and the damned .

Persa

نجات يابندگان فنا شدگان .

Última atualização: 2011-10-24
Frequência de uso: 1
Qualidade:

Inglês

equality and fair

Persa

constellation name (optional)

Última atualização: 2011-10-23
Frequência de uso: 1
Qualidade:

Inglês

a pill ive saved and never used .

Persa

يه قرص که نگه داشتم و استفاده نکردم .

Última atualização: 2011-10-24
Frequência de uso: 1
Qualidade:

Inglês

be happy you're saved and think what will happen next.

Persa

خوشحال باش نجات پيدا کردي فکر کن بعدا چه اتفاقي مي افته

Última atualização: 2011-10-24
Frequência de uso: 1
Qualidade:

Inglês

and fair maidens with large, lustrous eyes

Persa

و حوران چشم‌درشت،

Última atualização: 2014-07-03
Frequência de uso: 1
Qualidade:

Inglês

reclining on green cushions and fair carpets.

Persa

این در حالی است که بهشتیان بر تختهایی تکیه زده‌اند که با بهترین و زیباترین پارچه‌های سبزرنگ پوشانده شده است.

Última atualização: 2014-07-03
Frequência de uso: 1
Qualidade:

Inglês

then princess sunhwa will be saved, and we can expect sunny skies.

Persa

بعد شاهزاده سان هوا نجات پيدا ميکنه و اميدوار ميشيم

Última atualização: 2011-10-24
Frequência de uso: 1
Qualidade:

Inglês

to process all of these items, the file should be saved and the calendar imported

Persa

برای پردازش همه‌ی این موارد،‌ پرونده باید ذخیره شود و تقویم وارد شودcal-itip

Última atualização: 2014-08-15
Frequência de uso: 1
Qualidade:

Inglês

you were in principle and fair so i thought you're different.

Persa

داشتي راست ميگفتي و منصف بودي واسه همين فکر کردم فرق کردي

Última atualização: 2011-10-24
Frequência de uso: 1
Qualidade:

Inglês

the nepomuk server is not running. the settings have been saved and will be used the next time the server is started.

Persa

@ info: status% 1 is an error message returned by a dbus interface.

Última atualização: 2011-10-23
Frequência de uso: 1
Qualidade:

Inglês

but without freedom of speech, you can't have free and fair elections.

Persa

ولی بدون آزادی بیان، شما میتوانید یک انتخابات آزاد و منصفانه داشته باشید.

Última atualização: 2015-10-13
Frequência de uso: 1
Qualidade:

Inglês

banmebkk asserted that the thai government has been kind and fair in dealing with homeless foreigners:

Persa

بانمبک (banmebkk) اظهار داشته که دولت تایلند با خارجی‌های بی‌خانمان، برخورد درخور و عادلانه‌ای داشته است:

Última atualização: 2016-02-24
Frequência de uso: 1
Qualidade:

Inglês

in this window you will find predefined regular expressions. both regular expressions you have developed and saved, and regular expressions shipped with the system.

Persa

در این پنجره عبارتهای منظم از پیش تعریف‌شده یافت می‌شوند. هم عبارتهای منظمی ‌که ایجاد و ذخیره کرده‌اید ، و هم عبارتهای منظمی‌ که با سیستم ارسال کرده‌اید.

Última atualização: 2011-10-23
Frequência de uso: 1
Qualidade:

Inglês

however, in a pipeline, when we fetch the operands for the 2nd operation, the results from the first will not yet have been saved, and hence we have a data dependency.

Persa

اگرچه، در یک خط لوله وقتی ما عملوندها را برای دومین عملیات فچ می‌کنیم نتایج از اولی هنوز ذخیره نشده‌اند به همین دلیل وابستگی داده‌ای داریم.

Última atualização: 2016-03-03
Frequência de uso: 1
Qualidade:

Inglês

in 1950, turkey had the first free and fair elections, which ended the more autocratic secular regime, which was the beginning of turkey.

Persa

در سال ۱۹۵۰، ترکیه اولین انتخابات عادلانه آزاد را داشت، و پایان داد به حکومت خودکامه سکولار، که در ابتدا در ترکیه بود.

Última atualização: 2015-10-13
Frequência de uso: 1
Qualidade:

Inglês

fair-faced concrete structure with 240 360mm spacing stripes and fair-faced red bricks save the cost and shorten the construction time while conveying the concept of the simplicity.

Persa

سازه بتنی منصفانه با 240 نوار فاصله 360 میلی متری و آجرهای قرمز رنگ منصفانه باعث صرفه جویی در هزینه و کوتاه شدن زمان ساخت می شود و در عین حال مفهوم سادگی را منتقل می کند.

Última atualização: 2023-10-12
Frequência de uso: 2
Qualidade:

Inglês

most are non-violent and they fall into two broad categories: active engagement with ethnic rivalries and religious beliefs and fair, transparent economic development and provisioning of services.

Persa

بسیاری از آنها صلح آمیزند و آنها در دو گروه عمده قرار میگیرند : تعامل فعال با رقابت های قومی و باورهای دینی و توسعه اقتصادی عادلانه و شفاف و تأمین خدمات.

Última atualização: 2015-10-13
Frequência de uso: 1
Qualidade:

Inglês

to the extent that when the noble messengers lost hope from the visible means, and the people thought that they had spoken wrongly, our help came to them – therefore whoever we willed was saved; and our punishment is never averted from the guilty.

Persa

(ای پیغمبر! یاری ما را دور از خویشتن مدان. یاری ما به شما نزدیک و پیروزیتان حتمی است. پیش از این پیغمبران متعدّدی آمده‌اند و به دعوت خود ادامه داده‌اند و دشمنان حق و حقیقت هم به مبارزه خاسته و مقاومت و مخالفت نموده‌اند) تا آنجا که پیغمبران (از ایمان آوردن کافران و پیروزی خود) ناامید گشته و گمان برده‌اند که (از سوی پیروان اندک خویش هم) تکذیب شده‌اند (و تنهای تنها مانده‌اند). در این هنگام یاری ما به سراغ ایشان آمده است (و لطف و فضل ما آنان را در برگرفته است) و هرکس را که خواسته‌ایم نجات داده‌ایم. (بلی! در هیچ زمان و هیچ مکانی) عذاب ما از سر مردمان گناهکار دور و دفع نمی‌گردد. [[«حَتّی»: برای غایت محذوفی است که سیاق دالّ بر آن است: لا یُغْرِرْهُمْ تَمادی ایّامِهِمْ فَإِنَّ مَنْ قَبْلَهُمْ أُمْهِلُوا حَتّی. «إِسْتَیْأَسَ»: مأیوس و ناامید شدند (نگا: یوسف / 80). «ظَنُّوا»: گمان بردند. انگاشتند. «کُذِبُوا»: تکذیب شده‌اند. با آنان دروغ گفته شده است. «ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا»: پیغمبران می‌انگاشتند که همه مردمان از جمله مؤمنان تازه ایمان، ایشان را تکذیب می‌کنند. مؤمنان گمان می‌بردند که پیغمبران به دروغ بدیشان وعده نصرت و پیروزی داده‌اند. پیامبران در طوفانیترین حالات و در لحظاتی ناپایدار و به مقتضای طبع بشری، بی‌اختیار به مغز آنان میگذشت که نکند وعده پیروزی خلاف از آب درآید، و یا وعده پیروزی مشروط به شرائطی بوده که حاصل نشده باشد (نگا: بقره / 214). «نُجِّیَ»: فعل ماضی مجهول است. به معنی: نجات داده شده است. «فَنُجِّیَ مَنْ ...»: مراد نجات پیغمبران و مؤمنان است. «بَأْسُنَا»: عذاب ما (نگا: انعام / 43، 147، 148، اعراف / 4، 5، 97، 98).]]

Última atualização: 2014-07-03
Frequência de uso: 1
Qualidade:

Inglês

[they continued] until, when the messengers despaired and were certain that they had been denied, there came to them our victory, and whoever we willed was saved. and our punishment cannot be repelled from the people who are criminals.

Persa

(ای پیغمبر! یاری ما را دور از خویشتن مدان. یاری ما به شما نزدیک و پیروزیتان حتمی است. پیش از این پیغمبران متعدّدی آمده‌اند و به دعوت خود ادامه داده‌اند و دشمنان حق و حقیقت هم به مبارزه خاسته و مقاومت و مخالفت نموده‌اند) تا آنجا که پیغمبران (از ایمان آوردن کافران و پیروزی خود) ناامید گشته و گمان برده‌اند که (از سوی پیروان اندک خویش هم) تکذیب شده‌اند (و تنهای تنها مانده‌اند). در این هنگام یاری ما به سراغ ایشان آمده است (و لطف و فضل ما آنان را در برگرفته است) و هرکس را که خواسته‌ایم نجات داده‌ایم. (بلی! در هیچ زمان و هیچ مکانی) عذاب ما از سر مردمان گناهکار دور و دفع نمی‌گردد. [[«حَتّی»: برای غایت محذوفی است که سیاق دالّ بر آن است: لا یُغْرِرْهُمْ تَمادی ایّامِهِمْ فَإِنَّ مَنْ قَبْلَهُمْ أُمْهِلُوا حَتّی. «إِسْتَیْأَسَ»: مأیوس و ناامید شدند (نگا: یوسف / 80). «ظَنُّوا»: گمان بردند. انگاشتند. «کُذِبُوا»: تکذیب شده‌اند. با آنان دروغ گفته شده است. «ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا»: پیغمبران می‌انگاشتند که همه مردمان از جمله مؤمنان تازه ایمان، ایشان را تکذیب می‌کنند. مؤمنان گمان می‌بردند که پیغمبران به دروغ بدیشان وعده نصرت و پیروزی داده‌اند. پیامبران در طوفانیترین حالات و در لحظاتی ناپایدار و به مقتضای طبع بشری، بی‌اختیار به مغز آنان میگذشت که نکند وعده پیروزی خلاف از آب درآید، و یا وعده پیروزی مشروط به شرائطی بوده که حاصل نشده باشد (نگا: بقره / 214). «نُجِّیَ»: فعل ماضی مجهول است. به معنی: نجات داده شده است. «فَنُجِّیَ مَنْ ...»: مراد نجات پیغمبران و مؤمنان است. «بَأْسُنَا»: عذاب ما (نگا: انعام / 43، 147، 148، اعراف / 4، 5، 97، 98).]]

Última atualização: 2014-07-03
Frequência de uso: 1
Qualidade:

Inglês

child of the revolution: "i hope castro ii announces for instance, that free and fair multi-party elections will be held in cuba within the next 12 months."

Persa

بلاگر می گوید کاش کاستروی دوم اعلام کند که در کشور سیستم سیاسی چند حزبی بر قرار می کند.

Última atualização: 2016-02-24
Frequência de uso: 1
Qualidade:

Aviso: contém formatação HTML invisível

Consiga uma tradução melhor através
7,779,662,204 de colaborações humanas

Usuários estão solicitando auxílio neste momento:



Utilizamos cookies para aprimorar sua experiência. Se avançar no acesso a este site, você estará concordando com o uso dos nossos cookies. Saiba mais. OK