A partir de tradutores profissionais, empresas, páginas da web e repositórios de traduções disponíveis gratuitamente
Adicionar uma tradução
ticket
بلیت
Última atualização: 2015-03-28 Frequência de uso: 4 Qualidade: Referência: Wikipedia
ticket .
برچسب زدن به .
Última atualização: 2011-10-24 Frequência de uso: 1 Qualidade: Referência: Wikipedia
a ticket .
يه بليت .
commutation ticket .
بليط با تخفيف .
theres no ticket .
بليت نداريم .
and your lottery ticket .
و بليط بختآزمايي تون را . .
i need the ticket , sir .
يک بليط ميخوام ، قربان .
and hes got a ticket home .
حالا مي‌خوان بفرستنش خونه .
look . dimitris plane ticket .
ببينيد ، بليط هواپيماي ديميتري .
no , your return ticket . your .
نه ، بليت برگشت شما .
. . .why we bought the ticket.
ما به خاطر ديدن کمدين بليط رو نخريده بوديم…
cyndi had obtained a ticket .
سيندي يک بليت .
a oneway ticket to amsterdam , .
بله يک بليط يك طرفه به آمستردام ميخوام .
i've gotta get my ticket!
من بايد بليط هامو بردارم
could i see your return ticket .
ميتونم بليت برگشت شما را ببينم .
madam , your ticket and your passport .
، خانم . بليط و گذرنامه تون .
here.your train ticket to gando. .
اينجا بليط قطارت به گندو .
can i get my parking ticket validated .
ميتونم جريمه مربوط به پارکم را بهتون بدم .
plane ticket, walking around money.
. بليط هواپيما ، پول براي گردش
yes , sirree , this is my ticket upstairs .
بله ، قربان ، اين بليط فوق‌العاده‌ي منه .
