Você procurou por: توانستم (Persa - Inglês)

من نمی توانستم.
and i just couldn't.

من نمی توانستم بروم
i culdnt get away.

من توانستم شما را بکشم
i could kill you.

پس من توانستم زنده بمانم
so i was able to survive

من فقط توانستم یک نامه بنویسم
i was only able to write a letter

دیگه هیچ ایده ای نمی توانستم بدهم.
i couldn't come up with any ideas.

...اعلیحضرت، من هم توانستم صبور باشم
your majesty, i too was able to endure

و من نمی توانستم این را قبول کنم.
and i just couldn't quite accept that.

من فقط توانستم آن را از مباشر بخرم
i could just buy it from steward,

توانستم اوقاتی را با نخست وزیر بگذرانم.
and i got to spend some time with the prime minister.

و من نمي توانستم کاري برايت انجام دهم
when there was nothing i could do for you.

ای کاش من می توانستم به دخترم بگویم.
i wish i could tell that to my daughter.

بله، خوشبختانه توانستم از تاجر لی آن را بخرم
yes. fortunately, i was able to get it from merchant lee

این یکی دیگه است که نمی توانستم براش وام بگیرم.
this was another one i could not get a loaner of.

بله، با لطف بزرگ شما من توانستم آن را کامل کنم
yes, by your great grace i was able to complete it

من می توانستم همه بیان احساستم را در رقص بگذارم.
i would put all my emotional expression into my dancing.

بله، با عنایت بسیار شما من توانستم آنرا کامل کنم
yes, by your great grace i was able to complete it

اما من نمي توانستم حاضر شوم زيرا مي خواستم دشمن را فريب دهم
but i couldn't show up in order to trick the enemy.

من آرزو می کنم که می توانستم الان این کار را انجام دهم.
i wish i could do that now.

شاید دلیل اینکه به راحتی توانستم تصمیم گیری کنم به خاطر آنها باشد
maybe the reason it was easy for me to make the decision was 'cause of them