Você procurou por: نشانه گذاری (Persa - Inglês)

و خاک را نشانه گذاری می‌کند.
it scratches on the soil.

[سنگی که] نزد پروردگارت برای تجاوزکاران نشانه گذاری شده است؛
"marked as from thy lord for those who trespass beyond bounds."

آنها بر روی بسیاری از گیاهان نشانه گذاری می کنند مانند بسیاری از دیگر حشرات.
there are markings on many plants that look like other insects.

نشانه گذاری e: می‌تواند به عنوان عبارت e که دارای نوع t هست تلقی شود.
the notation e : t can be read as "expression e has type t".

بعد از این تجربه ما چنین مشاهده ای را با نشانه گذاری تمامی مورچه ها تکرار کردیم.
then we repeated all those experiments with the ants marked.

گاوهاي پرواري بدون نشانه گذاري آمده است .
fat cattle .

اونها بهترين گاوهاي نشانه گذاري نشده را .
they were pushing the best of the unbranded cattle .

html معنایی اشاره به عمل html سنتی در قصد نشانه گذاری ها دارد به جای این که مستقیماً جزئیات چینش را مشخص کند.
semantic html refers to the traditional html practice of markup following intention, rather than specifying layout details directly.

اسب‌ها را آماده كنيد به محل نشانه گذاري ميريم .
get the pack horse ready . were going up to punctuation point .

آنها بايد در مدت زندگيشان جنايات خود را نشانه گذاري کرده باشند
they've been marked as criminals in their lifetime.

ما یک سیستم که زبان نشانه گذاری را که مبتنی بر html بود راگسترش دادیم. ما یک سیستم که زبان نشانه گذاری را که مبتنی بر html بود راگسترش دادیم.
we developed a system such that it had a markup language based on html.

در اینجا θ نشان‌دهنده زاویه با محور عمودی است، که در تضاد با نشانه گذاری ریاضی آمریکایی معمولی است، اما با استاندارد اروپا و روال فیزیکی منطبق است.
here θ denotes the angle with the vertical axis, which is contrary to the usual american mathematical notation, but agrees with standard european and physical practice.

در ابتدا رنگی که در ساختن مدل های هواپیما استفاده می شود به کار می بردیم و بعد این ماژیک های ژاپنی فوق العاده را برای نشانه گذاری پیدا کردیم، که واقعا برای این کار عالی هستند.
we started out with model airplane paint and then we found these wonderful little japanese markers, and they work really well.

واضح بود که نشانه گذاری نایزبرگ ، همانطور که گیرا بود ، راه حلی برای آنچه که برای دستیابی به آن تلاش می کردم نبود ، اما برای مدت طولانی آزمایش من با نمادهای مختلف دیگر نامطبوع بود
it was clear that naisberg ’ s notation, elegant as it was, was not the solution to what i had been trying to achieve, but for a long time my experimenta￾tion with various other notations was unsatisfactory

html (زبان نشانه گذاری ابرمتن) از سال ۱۹۹۱ در حال استفاده است، اما اولین نسخه استاندارد html 4.0 (دسامبر ۱۹۹۷) بود که در آن مشکل کاراکترهای بین‌المللی به طور کامل رفع شد.
html (hypertext markup language) has been in use since 1991, but html 4.0 (december 1997) was the first standardized version where international characters were given reasonably complete treatment.

شما ممکن است فکر کنید من در این مورد اشتباه میکنم. ولی فکر میکنم که ما در یک دوره زندگی میکنیم که زندگیهامون مرتبا با بحران های کاری نشانه گذاری میشوند، در لحظه هایی که فکر میکردیم می دونیم، درباره زندگی هامون , درباره کارهامون به شکلی تهدید آمیز از واقعیت برخورد می کنیم
you may think i'm wrong in this, but i think that we live in an age when our lives are regularly punctuated by career crises, by moments when what we thought we knew, about our lives, about our careers, comes into contact with a threatening sort of reality.

بنابرین، محتوی ممکن است به عنوان داده های توصیفی ذخیره شده در پایگاه داده های قابل دسترس وب ، یا نشانه گذاری دربین اسناد بروز کند(خصوصاً، در html توسعه پذیر(xhtml) با xml پراکنده ، یا اغلب مواقع خالص در xml، با چینش یا ).
thus, content may manifest itself as descriptive data stored in web-accessible databases, or as markup within documents (particularly, in extensible html (xhtml) interspersed with xml, or, more often, purely in xml, with layout or rendering cues stored separately).