Обучается переводу с помощью примеров, переведенных людьми.
От: Машинный перевод
Предложите лучший перевод
Качество:
Добавлены профессиональными переводчиками и компаниями и на основе веб-страниц и открытых баз переводов.
that must've been tough to live up to.
انتخابش خيلي سخت بود
Последнее обновление: 2011-10-24
Частота использования: 1
Качество:
we live up to our word too.
ما هم به قولمون عمل مي کنيم
Последнее обновление: 2011-10-24
Частота использования: 1
Качество:
strigi service failed to initialize, most likely due to an installation problem.
@ info: status
Последнее обновление: 2011-10-23
Частота использования: 1
Качество:
... its failure to live up to even modest expectations is a blow.
البته قبل از آن در نیز همبازی بودهاند اما هیچ سکانس مشترکی باهم نداشتند.
Последнее обновление: 2016-03-03
Частота использования: 1
Качество:
do you think itll live up to its name .
فکر ميکني مناسب اسمش باشه .
Последнее обновление: 2011-10-24
Частота использования: 1
Качество:
having failed to take along a selmer modèle jazz, which he had made famous, he had to play on a borrowed electric guitar.
ژان باتیست راینهارت (۱۹۱۰-۱۹۵۳) معروف به جنگو راینهارت (django reinhardt) نوازنده گیتار جاز کولیتبار بلژیکی بود.
Последнее обновление: 2016-03-03
Частота использования: 1
Качество:
the album failed to live up to its expected sales, despite being certified platinum, and the members of the group disbanded to go their separate ways.
این آلبوم به فروش خوبی دست یافت اما اعضا این گروه که مدت زیادی با بود که با یکدیگر اختلاف پیدا کرده بودند از گروه جدا و گروه را منحل کردند.
Последнее обновление: 2016-03-03
Частота использования: 1
Качество:
we must live up to madam jami's reputation from now on.
از این به بعد باید با شهرت بانو جمی زندگی کنی
Последнее обновление: 2011-10-24
Частота использования: 1
Качество:
kasumi lives up to her brothers reputation .
کاسومي داره با شهرت برادرش زندگي ميکنه .
Последнее обновление: 2011-10-24
Частота использования: 1
Качество:
it is associated with the ability of individuals to live up to some set of ideals or principles regarded as important by the society or some social group within it.
پایگاه اجتماعی(status) اصطلاحی است که در جامعهشناسی به تفاوتهای میان گروههای اجتماعی از نظر احترام یا اعتبار اجتماعی اطلاق میگردد.
Последнее обновление: 2016-03-03
Частота использования: 1
Качество:
and whomsoever we cause to live long, we reduce (him) to an abject state in constitution; do they not then understand?
به هر کس که طول عمر بدهیم، او را از لحاظ خلقت و آفرینش وارونه و واژگونه میکنیم. آیا متوجّه نیستند (که سیر صعودی، سیر نزولی به دنبال دارد، و این جهان سرای فنا است نه سرای بقا؟). [[«نُنَکِّسْهُ»: او را واژگونه و وارونه میکنیم. مراد عقبگرد قوای جسمانی و روحانی انسان است، تا بدانجا که بازگشت کامل انسان به حالات طفولیّت انجام میپذیرد، و حرکات و روحیّات کودکان در پیران پدیدار میگردد. به عبارت دیگر: پیران، کودکان میشوند (نگا: حجّ / 5، روم / 54). «الْخَلْقِ»: خلقت. آفرینش. مراد وضع جسمی و روحی است.]]
Последнее обновление: 2014-07-03
Частота использования: 1
Качество:
the parable of those who were charged with the torah and then they failed to live up to it is that of a donkey laden with books. even more evil is the parable of the people who gave the lie to the signs of allah. allah does not direct such wrong-doers to the right way.
داستان كسانى كه تورات بر آنها نهاده شد- يعنى مكلف شدند كه آن را كار بندند- و آنگاه آن را برنداشتند- يعنى آن را كار نبستند- همچون داستان خرى است كه كتابهايى را بردارد بد [داستانى] است داستان گروهى كه آيات خداى را دروغ شمردند، و خدا گروه ستمكار را راه ننمايد.
Последнее обновление: 2014-07-03
Частота использования: 1
Качество:
and when you read the book, you think, ‘who on the planet can live up to this description?’ but i think he does.
در کتاب سوم جان بلا به خاطر خونآشامی به نام ویکتوریا به خطر میافتد اما سرانجام ادوارد او را میکشد.
Последнее обновление: 2016-03-03
Частота использования: 1
Качество:
after his father died in a car accident, he went to live with his mother in california, but his stepfather had no interest in raising another man's son, and so arthur was sent to an orphanage.
پس از مرگ پدرش در یک تصادف جادهای به نزد مادرش در کالیفرنیا رفت تا با او زندگی کند اما ناپدری اش چندان علاقهای به نگهداری و بزرگ کردن پسر مرد دیگری نداشت، برای همین آرتور را به یتیمخانه فرستادند.
Последнее обновление: 2016-03-03
Частота использования: 1
Качество:
were allah to seize people on account of their injustices, he would not have left anyone walking on the earth, but he gives them respite up to an appointed promise; then when their promise comes they cannot go back one moment nor come forward.
اگر خداوند بخواهد كه مردم را به گناهشان هلاك كند، بر روى زمين هيچ جنبندهاى باقى نگذارد، ولى عذابشان را تا مدتى معين به تأخير مىافكند. و چون اجلشان فرارسد، يك ساعت پس و پيش نشوند.
Последнее обновление: 2014-07-03
Частота использования: 1
Качество:
this is a follow-up to an attack discovered earlier in 2009 by alex biryukov, dmitry khovratovich, and ivica nikolić, with a complexity of 296 for one out of every 235 keys.
این حمله دنباله حملهای بودکه پیش از آن در سال ۲۰۰۹ توسط alex biryukov، dmitry khovratovich و nikolić ivica با یک پیچیدگی از ۲96 برای یکی از هر ۲35 کلید بود.
Последнее обновление: 2016-03-03
Частота использования: 1
Качество:
===the perfumer===the job of composing perfumes that will be sold is left up to an expert on perfume composition or known in the fragrance industry as the "perfumer".
ساخت عطرهایی که به فروش میرسند به متخصصین ترکیب عطرها سپرده میشود، کسانی که در این صنعت به عطر ساز یا پرفیومر (perfumer) معروف هستند.
Последнее обновление: 2016-03-03
Частота использования: 1
Качество:
Предупреждение: Содержит скрытое HTML-форматирование
remembering artemission, where the greeks had shown a tendency to fight late in the day, xerxes also sent persian squadrons to the straits of salamis, hoping to temp them out to fight. even if there was not enough time for a decisive result, the persian fleet might still be able to inflict significant losses. having failed to entice the greeks out of their naval encampment, xerxes ordered the persian fleet to slip quietly into the straits of salamis during the night of the 28th september 480 bc
به یاد آرتمیزیوم، جایی که یونانیان در اواخر روز تمایل به نبرد نشان داده بودند، خشایارشا نیز اسکادران های ایرانی را به تنگه سالامیس فرستاد، به این امید که آنها را برای جنگ وسوسه کند. حتی اگر زمان کافی برای یک نتیجه قاطع وجود نداشت، ناوگان ایران ممکن بود باز هم بتواند خسارات قابل توجهی وارد کند. خشایارشا که نتوانست یونانیها را از اردوگاه دریاییشان بیرون بکشد، به ناوگان ایرانی دستور داد در شب 28 سپتامبر 480 قبل از میلاد به آرامی به داخل تنگه سالامیس بروند.
Последнее обновление: 2022-11-03
Частота использования: 1
Качество:
Источник:
“he will forgive you some of your sins, and give you respite up to an appointed term; indeed the promise of allah cannot be averted when it arrives; if only you knew.”
(اگر دعوت مرا بپذیرید) خداوند گناهان شما را میآمرزد، و تا اجل نهائی مرگ شما را به تأخیر میاندازد. امّا اگر متوجّه باشید، هنگامی که اجل نهائی الهی فرا رسد، تأخیر پیدا نمیکند. [[«یُؤَخِّرْکُمْ»: شما را به تأخیر میاندازد. مراد طول عمر بخشیدن و به آن برکت دادن است. حکمت خدا مقتضی آن است که ملّتی که ایمان داشته باشد و جاده عدل و داد را در پیش گیرد، بیشتر زیست کند و از طول عمر برخوردار شود، و ملّتی که کفر و فساد و ظلم و زور را در پیش گیرد، هرچه زودتر نابود گردد (نگا: المصحفالمیسّر). امّا در هر صورت، سر رسید عمر یا اجل نهائی در وقت خود فرا میرسد و پَسی و پیشی در آن نیست. به عبارت دیگر، انسان دارای دو اجل است: یکی اجل معلّق، که مشروط به عوامل و اسباب بوده و قابل تغییر است، و دیگری اجل مُبْرَم، که حتمی است و مقیّد به چیزی نبوده و قابل تغییر و تعجیل و تأخیر نیست (نگا: نمونه. التفسیر القرآنی للقرآن). «أَجَلٍ مُّسَمّیً»: (نگا: انعام / 2، اعراف / 34، یونس / 49، هود / 3).]]
Последнее обновление: 2014-07-03
Частота использования: 1
Качество:
Источник:
and when you were encamped on the nearside and they (the unbelievers) on the farther side, with the caravan below, had you made an appointment with them, you would have surely failed to keep it; but allah sought to accomplish what he had ordained, so that by clear evidence, he who was destined to perish might perish, and he who was destined to live might live. surely, allah is hearing, knowing.
(به یاد آورید) زمانی را که شما در طرف نزدیکتر (به مدینهی منوّره) بودید (و باران فقط در آنجا بارید و زمین را سفت گردانید) آنان (یعنی دشمنان) در طرف دورتر مستقرّ بودند (و آب در اختیار نداشتند و زمین آنجا سست بود و بارانی هم به خود ندید، و لذا قدمها بدان فرو میرفت) و کاروان (قریشیان به سرپرستی ابوسفیان که شما در تعقیب آن بودید) در مکان پائینتری از شما قرار داشت. اگر با همدیگر وعده (ی جنگ) میدادید (قریشیان به خاطر هراس از شما مؤمنان، و شما مؤمنان به سبب کمی خود و فراوانی دشمنان) به وعدهی خود وفا نمیکردید، ولیکن (بدون وعدهی قبلی و میل قلبی با یکدیگر رویاروی شدید) تا خداوند کاری را تحقّق بخشد که میبایست انجام گیرد، و بدین وسیله آنان که گمراه میشوند با اتمام حجّت بوده و آنان که راه حق را میپذیرند با آگاهی و دلیل آشکار باشد. بیگمان خدا بر هر چیزی توانا است (و او بود که گروه اندک مسلمانان را پیروز و گروه فراوان کافران را شکست داد). [[«الْعُدْوَةِ»: کناره. سمت. طرف. ناحیه. «الدُّنْیَا»: مؤنّث أَدْنی، نزدیکتر. مراد ناحیهای است که به مدینه نزدیکتر بود. «الْقُصْوی»: مؤنّث أَقصی، دورتر. «الرَّکْبُ»: کاروان. مراد کاروان ابوسفیان است که در آیه هفتم همین سوره بدان اشاره شده است. «أَسْفَل»: پائینتر. مراد مکان پائینتری است که در ساحل دریا قرار داشت. «لَوْ تَوَاعَدْتُمْ»: اگر شما و قریشیان به همدیگر وعده جنگ میدادید و بر آن توافق میکردید. «لِیَهْلِکَ»: تا هلاک شود. مراد از هلاک در اینجا کفر است چون سبب هلاک است. «یَحْیَی»: زنده شود. مراد از زنده شدن، ایمان آوردن است. زیرا ایمان آوردن، از مرگِ کفر زندهشدن و زندگی دوباره یافتن است (نگا: انعام / 122). «بَیِّنَةٍ»: دلیل آشکار. مراد مشاهده کشتهشدن کفّار و پیروزی آشکار مؤمنان در جنگ بدر است که در پرتو مدد و یاری باری تعالی بود.]]
Последнее обновление: 2014-07-03
Частота использования: 1
Качество:
Источник: