Вы искали: opportunity (Английский - Персидский)

opportunity .
دست يافت .

opportunity?
فرصت؟

an opportunity?
يه فرصت؟

opportunity costs
هزینه‌های فرصت

i took the opportunity .
از فرصت براي .

- what opportunity... - shut up!
- ...چه جور موقعيتي - ساكت شو

an opportunity has arisen .
يك بخت خوب به ما را آورده .

erhu , grasp this opportunity .
ار هو اين فرصت را از دست نده .

its a big opportunity for me .
براي من فرصت بزرگيه .

supply, demand, big opportunity.
عرضه، تقاضا، فرصت بزرگ.

i just need an opportunity first
من فقط نیاز به یک فرصت دارم

5 men is a juicy opportunity .
به هم بچسبيد يک هدف عالي ميشين .

"come on. this is our opportunity."
«بیا. این فرصتی برای ماست.»

an opportunity has arisen , chris , .
کريس ، يک فرصت پيش اومده .

it is the last opportunity i give you
این آخرین فرصتی است که به شما میدهم

dr wen, i want to take this opportunity
دکتر ون, ميخواستم از اين فرصت استفادم کنم

she had her opportunity . and she stopped .
اون فرصت داشت و متوقف شد .

nobody thinks there's opportunity.
کسی فکر نمی کند که فرصتی وجود دارد.

an opportunity to cover up this matter.
فرصت پوششوندن اين اتفاق رو داديم

you would waste this perfect opportunity?
آیا این موقعیت عالی را از دست میدهی؟