Вы искали: استقبال (Персидский - Английский)

از استقبال گرم خبري نيست .
do not look for welcome here .

استقبال چطوره شگفت انگيزه .
some reception , huh oh , my gosh . its amazing .

از ارتش دامول استقبال مي كنند
they'll welcome the da mul army.

از موسیقی او به سرعت استقبال.
her music quickly got recognition.

مردم چطور به استقبال جومانگ ميان!؟
how come the people are welcoming ju mong?!

و با استقبال خوبي مواجه ميشود .
but everybody reads his books .

- شما باید از اون استقبال کنید - بله بانو
you should go receive him. yes, madam.

شما نباید شخصا از حکمران استقبال کنید؟
shouldn't you receive the governor personally?

غافلگير کنندست ، مطمئنا اما استقبال شد .
a surprise , to be sure , but a welcome one .

و تو ازش استقبال ميکني . من قبول ميکنم .
and do you welcome it i accept it .

بانوي من از ايشون با آغوش باز استقبال كردند
my lady, do accept her with an open heart.

من از کميته استقبال از جديدالورودهاي کالج اينجا هستم .
im here with the freshman welcoming committee , .

پسر عموي من بالين استقبال . خوبي از ما خواهد کرد .
my cousin balin would give us a royal welcome .

که منجر به مقاومت در برابر استقبال گردشگران چینی شده است
this has restricted the development of china’s tourism industry

بسیاری از کاربران اینترنت از انتشار مجله استقبال کردند.
used with permission.

ديو ، داريم راجع به سنجابها حرف ميزنيم مردم استقبال ميكنند .
dave , it is chipmunk who are talking . the people are very much .

اولین انتشارش gig – "one" با استقبال خوبی مواجه شد.
the first release, gig – "one", was well received.

آره اونا با هزار دردسر به استقبال ما اومدن اين کارت خوشحالشون ميکنه .
yeah . its , er theyve gone to a lot of trouble . itll make them happy .

اين را به دور بريات هم بگو وقتي رسيديم اونجا يک كميته استقبال باشه .
get the word around . i want a nice welcoming committee when we pull in .

اما بقیه، که تسلیم آن شده اند، به استقبال شکنجه هرروزه می روند.
but the rest, who succumb into it, go through everyday torture.