Вы искали: عضویت معلق (Персидский - Английский)

معلق
suspend

معلق .
abeyant .

حالت معلق
sleep mode

امر معلق .
pending .

معلق در ram
suspend to & ram

آويزه معلق .
pendant .

فرمانهای معلق:
pending commands:

ساقط کردن تعطیل معلق
cancel pending shutdown:

در ۱۹۱۹ به عضویت مجلس مؤسسان در وایمار درآمد.
in 1914, wirth became a member of the reichstag.

فهرست فرمانهای معلق:
list of pending commands:

او سپس به عضویت "سان فرانسیسکو کرونیکل" درآمد.
he later joined the "san francisco chronicle".

تمام عملياتها از غروب معلق هستن .
all operations are suspended for the evening .

فقط اعضای صندوق بین‌المللی پول می‌توانند به عضویت بانک جهانی درآیند.
the bank's staff was aware of the need to instill confidence in the bank.

محاورۀ پیکربندی کارهای انجامی معلق
pending to-dos configuration dialog

اون قانون را تو اين لحظه معلق كردم .
i suspending that rule for the moment .

از همين لحظه به بعد تو از كار معلق شدي
you're suspended. effective immediately.

# بویایی یعنی درک وجود ذرات معلق در هوا.
at the back, it is perforated by the optic nerve.

آمبريج از شغل بازرس عالي رتبه معلق ميشود .
umbridge suspends pendent investigations .

اون معلق مونده بود ، ولي هيچ وقت برنگشت .
he floated away , far away , never to return .

تا زماني که تحقيقات انجام بشه از کار معلق شده ام .
ive been suspended pending the investigation .