You searched for: laisseront (Franska - Persiska)

- ils le laisseront pas.
اونا به اون اجازه نخواهند داد

ils me laisseront entrer...
ميذارن وارد شم...

ils te laisseront faire ?
بهت همچين اجازه اي ميدن؟

ils le laisseront pas passer.
.کمکم کنید .منو اینجوری تنها نذارید

ils ne le laisseront pas retravailler.
مراقب خودت باش،ميجا باشه،مامان

- ils ne nous laisseront pas partir.
همينجوري نميذارن که بريم

- facile. ils laisseront leur manoir.
اونا کاخشون رو رها ميکنن ميان و پيش شما زندگي ميکنن , مگه نه؟

ils ne te laisseront jamais faire.
اونا هیچوقت بهت اجازه ی همچین .کاری رو نمیدن

ils ne te laisseront jamais revenir !
اونا به تو اجازه برگشت به خونه نمی دن

"et ne vous laisseront aucun répit.
"و اجازه آرامش به تو نخواهند داد.

ils ne me laisseront jamais près du roi.
اونها هرگز نميذارن که من نزديک پادشاه بشم چرا ؟

elijah dit qu'ils nous laisseront tranquilles.
ببين، الايژا بهم قول داد که خونواده ش به هيچکدوم از ما آسيبي نمي رسونه.

ils ne te laisseront pas faire. ne sors pas.
اونا به تو اجازه نخواهن داد که به اون باجه تلفن برسي نرو بيرون

"je suis sûr qu'ils me laisseront passer.
مطمئنم اجازه ميدن من رد شم

ils te laisseront peut-être rejouer du violoncelle!
شايد اونها بذارن که تو براي اونها ! ويلون سل هم تو عروسي بزني

les frères bailey ne vous laisseront jamais la paix.
تو نمي توني جلوي پيشرفت بيلي ها رو بگيري، مي توني آقاي پاتر؟

betty, elles ne vous laisseront pas l'emmener.
بتي اونا بچتو بهت نميدن

je vais essayer. ils ne te laisseront pas l'approcher
میخوام تلاشمو بکنم اونا نمی‌زارن به 100 متریش برسی

...des brumes matinales laisseront place à un ciel radieux.
در ابتداي صبح مه جايش ... رو به آسمان آفتابي ميده

ils ne me laisseront pas rester avec ce que j'ai dit.
وقتي که بفهمند چي گفتم نميذارن بمونم.