You searched for: schrikken ze zich te pletter (Holländska - Persiska)

dan schrikken ze zich rot.
آره کاپيتان.چرا نميشه نابودش کنيم؟ بگذار حال همشونو بگيريم

-te pletter.
باهاش سقوط کرديا

ze slaan zich te pletter voor 'n paar centen.
هي، جاي قشنگي داري

- ze vliegen te pletter. - godsamme.
من دويست و سي نفر اينجا دارم و دارم با بخار باقيمونده از بنزين پرواز ميکنم

ik stort te pletter.
دارم مي افتم که بميرم

- droogneuk me te pletter.
باتمامنيروتباهامسکسکن،"اسکات"

ik amuseer mij te pletter.
داره خوش ميگذره

nee, we storten te pletter.
اوه، نه، الان سقوط مي کنيم.

- wie weet schrikken ze ervan.
اون چمدونها رو همين الان بندازيد بيرون! -تفنگ مورد علاقه ات چيه ؟ -جان ؟

daar rijd ik me mee te pletter.
دمار از روزگار اين دوچرخه در ميارم

ik rij gewoon deze auto te pletter.
-چرا هر سه تامون چند ثانيه اي خفه نشيم؟

- droogneuk me te pletter, scott.
باتمامنيروتباهامسکسکن"اسکات "

geweldig ! en dan val je te pletter.
در کل مدت فرود فرياد ميزني "جرونيمو" خيلي عاليه.

deze ridder heeft zich gedurende vele jaren te pletter gewerkt.
اون شواليه براي مردمش خيلي زحمات مي کشيد.

- zich te verbergen.
تا پنهان بشه

denk erom, rustig aan, anders schrikken ze.
يادت باشه خيلي آروم بري، باشه؟ نبايد بترسونيمشـون.

hoe verplaatst ze zich?
-چطور حرکت ميکنه؟ -نميدونم .

- laat ze zich opstellen.
آماده ي ارايش نظامي بشيد.

- gaat ze zich aanstellen?
قراره از كارمون خوشش بياد؟

- dat beeldt ze zich in.
يعني برابره با يه آزمايشگاه خيالي