Şunu aradınız:: از نظر اقتصادی به صرفه نیست (Farsça - Danca)

حالت مقرون به صرفه
Økonomitilstand

اندازۀ قلمهای افزایش یافته برای کاربرانی که از نظر تصویری زیان دیده‌اندname
forøgede skrifttypestørrelser for brugere med svagt synname

گواهی از یک الگوریتم رمز نا‌امن استفاده می‌کند یا از نظر رمزنگاری ضعیف است.
certifikatet er kryptografisk svagt.

سخت‌ترین بخش رسیدن به این هدف از نظر شما چیست؟ اینکه اطرافیانم این موضوع را بپذیرند و بتوانند به طریق مناسبی با آن کنار بیایند.
"hvad kan du bedst lide? - "jeg kan godt lide at posere og jeg vil gerne arbejde som model en dag"

پیش‌‌نویس مقرون به صرفۀ سریع ۹۰×۳۶۰ نقطه در اینچ
360 x 90 dpi, hurtig økonomisk kladde

رنگ ، کیفیت پیش‌نویس ، مقرون به صرفه بودن جوهر ، سریع مبهم کردن ، بدون اصلاح رنگ
farve, kladdekvalitet, blækøkonomi, hurtig dither, ingen farvekorrektion

سیاه ، کیفیت پیش‌نویس ، حالت مقرون به صرفۀ جوهر
sort, kladdekvalitet, blæk økonomitilstand

اگر علامت زده شود ، ستاره‌های دنباله‌دار نزدیک خورشید دارای برچسب نام می‌باشند. ستاره‌های دنباله‌دار از نظر روشنی در مدارهایشان فرق می‌کنند ، بنابراین ، بزرگی کم نوری در این حالت مؤثر نیست.
hvis dette markeres, vil navnene på kometer nær solen blive vist på stjernekortet. kometer har varierende lysstyrke i deres baneforløb, så en lysstyrke kan ikke angives i dette tilfælde.

این ، الگوهای تصادفی ابر مانند تولید می‌کند. از نظر تک رنگی و رنگ کاملاً متفاوت به نظر می‌رسد. عقیدۀ اساسی این است که چهار نقطه روی لبۀ تصویر تصرف شود ، و به هر کدام به صورت تصادفی یک » ارتقا « اختصاص داده شود. بعد نقطۀ بین آنها را پیدا کنید و مقداری را به آن دهید که میانگین چهارتای دیگر به علاوۀ مقدار کم انحراف تصادفی باشد. سپس رنگ‌آمیزی بر اساس ارتقاء انجام می‌شود. گزینش رنگ یا با پیوند ارتقاء به اشباع ته‌رنگ ، یا با پیوند آن با درخشندگی انجام می‌شود و مقادیر تصادفی به بقیه اختصاص داده می‌شود. حالت درخشندگی تمایل به نشان دادن الگوهای ابر مانند دارد ، و بقیه تمایل به تولید تصاویری دارند که شبیه نگاشتهای گرمایی یا پویشهایcat می‌باشند. توسط جورگن نیکلسن و جامی زاوینسکی نوشته شده است.
denne genererer tilfældige sky- lignende mønstre. den ser helt forskelligt ud i monokrom og farve. den basale idé er at tage fire punkter på kanten af billedet, og tilknytte hver en tilfældig `` højde ''. find så punktet mellem dem, og giv det en værdi som er gennemsnittet af de andre fire, plus en lille tilfældig forskydning. farvningen gøres baseret på højden. farvevalget gøres bed at binde højden enten til tone, mætning eller lysstyrke, og tilknytte tilfældige værdier til de andre. `` lysstyrke'' tilstanden tenderer til at give skylignende mønstre, og de andre tenderer til at generere billeder der ser ud som varme- billeder eller cat- scan. skrevet af juergen nickelsen og jamie zawinski.