Şunu aradınız:: a period of 1000 years (İngilizce - Farsça)

a decade is a period of 10 years.
دهه از عدد ده گرفته شده است.

over a period of two days.
در منظقه جامايکا کشت

and i made three different moves over a period of five years , .
در طی 5 سال من 3 بار اسباب کشی کردم .

. wouldve waited a 1000 years for her .
. و براش 1000 سال صبر کردم .

for a period of not longer than 30 seconds .
در مدت کمتر از 30 ثانيه ببينيد .

they all happen over a period of time equal to 10 to the 10 to the 120 years.
همه اونها در یک بازه زمانی برابر ۱۰ به توان ۱۰ به توان ۱۲۰ سال اتفاق خواهد افتاد.

anything we are in a period of moral starvation .
به هيچ چيز در دوران . گرسنگي اخلاقي به سر ميبريم .

%1 of 1000
% 1 از ۱۰۰۰

were in a period of transition . things have slowed down .
ما توي يک مرحله‌ي گذاريم چيزايي که کارو کند مي‌کنه .

we test a set of hypotheses in a panel data of european manufacturing companies for a period of ten years
ما مجموعه ای از فرضیه ها را در یک پانل داده های شرکت های تولید کننده اروپایی به مدت ده سال آزمایش می کنیم

automatically start the screen saver after a period of inactivity.
آغاز خودکار محافظ صفحه نمایش بعد از یک دورۀ غیرفعال.

at the time, the auto industry was in a period of rapid consolidation.
با پیشرفت صنایع خودروسازی، زمان ساخت اتومبیل الکتریکی فرا رسید.

in a period of transition for the more timid element to run for cover .
ما توي يک مرحله‌ي گذار قرار داريم که عتاصر ضعيفيمون و داريم ترميم مي‌کنيم .

she attended new york university for a period of time with her sister, mary kate.
او خواهر مری کیت اولسن است ازجمله فیلم هایی که او در آن بازی کرده میتوان به دقیقه نیویورک اشاره کرد.

after a period of development, opensmtpd first appeared in openbsd 4.6.
اوپن‌اس‌ام‌تی‌پی‌دی اولین بار در نسخه ۴٫۶ اوپن‌بی‌اس‌دی ظاهر گشت.

the city therefore had two tallest buildings for a period of five years, until the park row building was completed in 1899.:b.
تا سال ۱۸۹۹ ورلدبیلدینگ بلندترین ساختمان شهر بود و در نهایت در سال ۱۹۵۵ به جهت عریض کردن دهانه پل بروکلین تخریب شد.

and yet, this is a period of life where the brain is particularly adaptable and malleable.
با اینکه، و این دوره‌ای از زندگی‌ست که مغز الخصوص وفق‌پذیر و شکل‌پذیراست. با اینکه، و این دوره‌ای از زندگی‌ست که مغز الخصوص وفق‌پذیر و شکل‌پذیراست.

within a period of 60 days, his vocabulary went from two to three words to 300 words.
در عرض مدت 60 روز، دايره واژگان او از دو تا سه واژه به 300 واژه رسيد.

source of a report of destruction in kuberstan of a 1000 year old convent. .
از نابودي يک دير هزار ساله در قزاقستان با خبرشديم .

===women's singles===the women's game also underwent a period of transition in 2008.
=== women's singles ===the women's game also underwent a period of transition in 2008.