Şunu aradınız:: and the man from france is my father (İngilizce - Farsça)

and this is my father . yeah .
اين هم پدر منه خب .

the man i called my father.
،مردي که من پدر صداش مي کنم .بايد مي ذاشت من بميرم

where is my father .
پدرم كجاست‌ .

im looking for the man who murdered my father .
من به دنبال كسي هستم كه پدرمو كشت .

the man i'm smothering isn't my father.
مردي که دارم خفه اش ميکنم بابام نيست

and the brimstone my father protected as a human .
و بريم استوني که پدرم . وقتي انسان بود از اون محافظت ميکرد وفادار موندم .

and the lovely man in the back is my grandpa anderson .
و مرد دوست داشتني که اين پشته پدربزرگم آندرسونه .

and the man on top
و انسان در راس

and the man's name is carl norden.
و اسم این شخص کارل نوردِن است.

doctor , is my father gonna be okay .
دکتر ، حال پدرم خوب ميشه .

but the problem is, my father is not the only father i have.
اما مشکل اینجا بود که پدرم تنها پدری نبود که من داشتم.

and the man called ju mong,
و مردي كه بهش ميگن جومانگ

and the man said, "no, who?"
و مرد در جواب گفت:"نه، کی؟"

and the man who had insulted me , .
همينطور مردي را که من را تحقير کرده بود .

did you just say that king ju mong of goguryeo is my father?
مي خواي بگي پادشاه جومانگ پدر من هست؟

a few days and the man is no more , though he was quite healthy .
چندروز ديگه هم خود ش ميميره حالا هرقدر هم که سالم بوده .

and the only thing in the way is my leg . i want you to cut it off .
و تنها چيزي كه سر راهتونه پاي منه . من ميخوام كه ببريدش .

the man from the river had spoken the truth .
آن مرد راست ميگفت .

she spoke of my father and the fall of gondor .
اون راجع به پدرم . گاندور صحبت کرد .

and the fifth time, that the wrath of allah be upon her if the man is truthful.
و (نیزگواهی) پنجمین را - که همانا خشم خدا بر او باد - اگر (شوهرش) از راستگویان بوده است.