Şunu aradınız:: chaste (İngilizce - Farsça)

chaste .
خالص ومهذب .

chaste berry
پنج‌انگشت

blossom chaste .
شکوفه ي پاکدامني ميدهد .

who are as chaste as sheltered eggs.
[از شدّت سپيدى‌] گويى تخم شتر مرغ [زير پَرَ]ند!

chaste, loving companions of the same age
دارای تمامی زیبایی آشکار زنان؛ همسالان با شوهران.

therein will be maidens chaste and beautiful.
در آن بهشتها نیکو زنان با حسن و جمال بسیارند.

then she hath sworn that she will still live chaste .
پس اون قسم خورد تا زنده هستش عفيف باشه .

platonic love is a type of love that is chaste and non-sexual.
این اصطلاح به تعریف افلاطون از عشق در کتاب ضیافت اشاره دارد.

they were guided to chaste belief, and guided to the path of the all-laudable.
آنان به آن سخن پاك و به راه خداوند ستودنى راهنمايى شده‌اند.

and beside them will be chaste women restraining their glances, (companions) of equal age.
در کنار ایشان همسرانی هستند که (با زیبائی و ملاحتی که دارند چشم شوهران خود را تنها متوجّه خود می‌کنند و از دیگران باز می‌دارند، و به سبب زیبائی شوهرانشان) تنها به شوهرانشان چشم می دوزند، و جملگی هم‌سنّ و سال می‌باشند (و در میانشان پیر وجود ندارد و گوئی همه در یک زمان متولّد گردیده‌اند). [[«قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ»: (نگا: صافّات / 48). همسرانی که به خاطر جمال شوهران خود و عشق بدانان تنها بدیشان چشم دوخته‌اند. همسرانی که با جمال و زیبائی خود چشم شوهرانشان را به خود جلب و ایشان را دلباخته خویش نموده‌اند. «أَتْرَابٌ»: جمع تِرْب، افراد همسن و سال (نگا: واقعه / 37، نبأ / 33). یعنی همه همسران هم‌سنّ و سال بوده گوئی جملگی در یک زمان آفریده شده‌اند. همگی همسران و جملگی شوهران، جوان و هم‌سنّ و سالند (نگا: تفسیر نمونه).]]

he said, “i am indeed one sent by your lord; so that i may give you a chaste son.”
(جبریل) گفت: (مترس که من یکی از فرشتگان یزدانم و) پروردگارت مرا فرستاده است تا (سبب شوم و) به تو پسر پاکیزه‌ای (از نظر خلق و خوی و جسم و جان) ببخشم. [[«زَکِیّاً»: پاک از لحاظ ظاهری و معنوی. بزرگ شونده بر خیر و صلاح.]]

and besides them will be chaste women, restraining their glances, with big eyes (of wonder and beauty).
زنانى درشت چشم كه تنها به شوهران خود نظر دارند، همدم آنهايند.

in them will be (maidens), chaste, restraining their glances, whom no man or jinn before them has touched;-
در آن (باغ‌ها، دلبرانی) فروهشته‌نگاهند که دست هیچ انس و جنّی پیش از ایشان به آنان نرسیده است.

and beside them will be chaste females (virgins) restraining their glances only for their husbands, (and) of equal ages.
در کنار ایشان همسرانی هستند که (با زیبائی و ملاحتی که دارند چشم شوهران خود را تنها متوجّه خود می‌کنند و از دیگران باز می‌دارند، و به سبب زیبائی شوهرانشان) تنها به شوهرانشان چشم می دوزند، و جملگی هم‌سنّ و سال می‌باشند (و در میانشان پیر وجود ندارد و گوئی همه در یک زمان متولّد گردیده‌اند). [[«قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ»: (نگا: صافّات / 48). همسرانی که به خاطر جمال شوهران خود و عشق بدانان تنها بدیشان چشم دوخته‌اند. همسرانی که با جمال و زیبائی خود چشم شوهرانشان را به خود جلب و ایشان را دلباخته خویش نموده‌اند. «أَتْرَابٌ»: جمع تِرْب، افراد همسن و سال (نگا: واقعه / 37، نبأ / 33). یعنی همه همسران هم‌سنّ و سال بوده گوئی جملگی در یک زمان آفریده شده‌اند. همگی همسران و جملگی شوهران، جوان و هم‌سنّ و سالند (نگا: تفسیر نمونه).]]