Şunu aradınız:: cultured (İngilizce - Farsça)

cultured
فرهيخته

cultured .
تحصيل کرده .

cultured milk
شير تخميری

cultured cream
خامه پرورده

i always wanted you to be independent , educated and cultured .
من هميشه ميخواستم كه تو . مستقل ، تحصيل كرده و آدم با فرهنگي بشي .

so, in true web fashion they put together a poll where they had a bunch of very erudite, very thoughtful, cultured names.
خًب که در شکل یک صفحه واقعی وب اونها یک نظر سنجی قراردادند جایی که اونها یک سری از نامهای آموزنده..متفکرانه و فرهنگی دراختیارداشتند.

in this technique, diseased in vitro shoots were cultured on an antivirus chemical containing medium and then subjected to heat treatments, followed by shoot tip culture. in a few cases, diseased in vitro shoots were first heat treated and then cultured on antivirus chemicalscontaining medium, followed by shoot tip culture
در این روش، شاخساره های بیمار در شرایط آزمایشگاهی بر روی یک ماده شیمیایی حاوی آنتی ویروس کشت داده شدند و سپس تحت عملیات حرارتی قرار گرفتند و به دنبال آن کشت نوک شاخساره انجام شد. در موارد معدودی، شاخساره‌های بیمار در شرایط آزمایشگاهی ابتدا تحت حرارت قرار گرفتند و سپس روی محیط‌های شیمیایی حاوی آنتی‌ویروس کشت داده شدند و سپس کشت نوک شاخساره انجام شد.