Şunu aradınız:: drilling (İngilizce - Farsça)

drilling
سوراخکاری

drilling .
تمرين نظامي .

drilling rig
دکل حفاری

drilling equipment
تجهیزات حفاری

i do my own drilling .
من برای خودم حفاری می کنم .

doing a little drilling?
داري مته کاري ميکني؟

we are drilling and on schedule.
ما طبقِ برنامه جلو ميريم

* drilling fluid, a.k.a.
چینی‌ها برای حفاری از چوب بامبو استفاده کردند.

only to hear people drilling outside .
فقط براي اينكه صداي تمرين نظامي مردم را ميشنيد .

hell maybe know nothing about drilling .
ممکنه هیچی از حفاری ندونه .

hes drilling the safe , and they have eyes on us .
، اون داره يک گاو صندوق را باز ميکنه . و روي حرکات ما هم ديد دارند .

and this is why i can guarantee to start drilling .
واسه همینه که میتونم با اطمینان حفاری را شروع کنم .

louisiana will invest 2/3 of the drilling costs.
. لوئيزيانا دو سوم هزينه حفاري رو تأمين ميکنه

mr . quinn , begin drilling operations as soon as you can .
آقاي کويين ، عمليات حفاري را در اولين فرصت شروع کنين .

it was the greed and recklessness that led to the drilling explosion.
حرص و بی توجهیها بودند که باعث انفجارهای مته زنیها شدند.

as it happens , i do have some connections in the drilling business .
اینجور که برمیاد ، من یه روابطی تو کار حفاری دارم .

drilling underground , you kept off everybodys radar for a very long time , .
زمين را حفر کنيد ، اين کار باعث عدم شناسايي طولاني مدت .

another is concerned with drilling in semiconductor manufacturing, see e.g., .
با استفاده از برنامه‌نویسی پویا مسئله می‌تواند با مرتبه زمانی formula_2 حل شود.

drilling began at one site in january 1908 and at another nearby in march.
ویلیام فرزند یک وکیل بریتانیایی بود که در شهر نیوتون آبوت بریتانیا زاده شد.

unfortunately, the drilling caused him to slip an estimated 30 meters down into the well.
متأسفانه حفاری باعث شد او حدوداً به ۳۰ متر پایین‌تر فرو برود.