Şunu aradınız:: fugitives (İngilizce - Farsça)

harbouring and transporting fugitives .
پناه دادن و انتقال فراريها .

and other fugitives from justice. .
و همچنين با ديگر فراريان از عدالت .

well , fugitives are always on the run .
البته ، آنها در حال فرارند . آنها به هر کجايي خواهند دويد .

everyone wakes up , and the fugitives take off .
همه بيدار ميشن و غريبهها فرار ميكنن .

all the fugitives from soo were all caught and sent.
و فهميدم كه تمام برده هاي سو رو گرفته اندو برگردوندند

even though they were fugitives i was happiest at the time
و هرچند آنها فراری بودند، اما من در آنزمان خوشحالتر بودم

its believed a manhunt for several fugitives from the facility is now under way .
اعتقاد دارند که يک مرد فراري بعد از چند روز فرار از تاسيسات الآن در راه رسيدنه .

(proclaiming): "surely they are a small band (of fugitives).
(فرعون به مأموران دستور داد و گفت: به اهالی شهرها بگوئید:) اینها (که قصد فرار و تجمّع و تقویت در جای دیگری را دارند) گروه اندک و ناچیزی هستند (و ما با نخستین تاخت ایشان را گرفتار و به شکنجه و آزار می‌رسانیم). [[«شِرْذِمَةٌ»: گروه و طائفه‌ای ناچیز و کم اهمّیّت.]]

the more vulnerable, including the two fugitives, were to go to turkey in two range rovers.
آن دونفر را بصورت قاچاق از مرز ایران عبور داده و در ترکیه تحویل راس پرو دادند.

and (it is) for the poor fugitives who have been driven out from their homes and their belongings, who seek bounty from allah and help allah and his messenger. they are the loyal.
(این غنایم، نخست) اختصاص به بینوایان از مهاجران دارد که از دیارشان و اموالشان رانده شدند، در حالی‌که فضلی از خدا و خشنودی‌ای از او می‌جویند و خدا و پیامبرش را یاری می‌کنند. اینان (هم)اینان راستانند.

a fugitive monkey in there should hit the deck .
روي زمين دراز بكشه .