Şunu aradınız:: hm (İngilizce - Farsça)

hm
hm

hm?
_1485.bmp

hm your condition .
هوم . شرايط تو .

lt means , hm .
منظورم آهانه .

hm im going home .
ها من برميگردم خانه .

now , big raymond . hm .
هان ريموند بزرگ هان .

how about alive hm .
براي زنده ـش چطور .

hm . i dont feel drunk .
احساس مستي نميکنم .

hm? come here a second.
ميشه بياي اينجا يه لحظه؟

after you clocked out hm .
بعد از اينكه ساعت زدي رفتي هوم .

what happened back there , hm .
اون پشت چه خبر شد ، هان .

well , what do you wanna do hm .
خب ، ميخواي چيکار کني .

i realized you were imaginary. mm hm.
متوجه شدم كه تو خيالي بودي

exploding dental floss . you dont have this hm .
نخ انفجاري . از اينا نداري ، نه حيف شد .

i cant wait to develop . hm . thats commendable .
که براي گسترش دادنشون نميتونم صبر کنم اهووم . اين ستودنيه .

. which i , of course , read religiously . hm .
که من ، مسلما ، از روي دينداري ميخونم .

so you think batman s made gotham a better place hm .
خب فکر ميکني بتمن گاتهام را به جاي بهتري تبديل کرده .

shrek: oh , your half hm . donkey: yes , my half .
سهم تو . بله سهم من .

it can, however, register as a charity with hm revenue and customs for tax purposes only.
بعضی از سازمانهای خیریه نیز ممکن است بدلیل سیاستهای مالیاتی توسط شرکت‌ها به ثبت برسند.

even if i call you, you say 'hm' instead of 'yes.'
اگر حرفي زدن به جاي بله بگو اِهِم .خوب؟