Şunu aradınız:: i am sad but i smile thats my life (İngilizce - Farsça)

can i smile once in my life?
ميتوانم يک بار در زندگي او بخندم؟

men . thats my life .
دوست پسر . اين زندگي منه .

i am risking my life here .
بيرون آمدن کار خيلي خطرناکيه .

i am willing to give up my life.
حاضرم که زندگي ام را هم بدهم

i am sad but you dont talk to me
من ساد هستم اما تو با من صحبت نکن

but i felt out of control of my life.
اما حس کردم دیگر کنترلی روی زندگیم ندارم.

i am beset by the ironies of my life .
من بوسيله کنايه هاي زندگيم احاطه شدم .

but , i mean , does my life seem shallow to you .
ولي منظورم اينكه زندگي من براي تو بي ارزش به حساب مياد .

but i have never pondered the purpose of my life.
ولي هرگز هدف زندگيمو نسنجيدم

i am ju mong, and chief ye chun saved my life.
من جومانگم و رييس يه چون زندگي منو نجات داد

but i ended up raising reno on my own . thats my boy , his names reno .
ولي من در نهايت به تنهايي رنو را بزرگ كردم اون پسر من بود ، اسمش رنو بود .

but i am satisfied with my situation.
اما من به موقعيتم راضيم

but i am more fearful of my brothers.
اما بيشتر از اون از برادران ترسيدم

but i am kind .
ولي من مهربان هستم .

go live my life i am living my life . id like to continue to live my life .
برم زنديگيمو بكنم من دارم زندگيمو مي‌كنم من دوست دارم زندگيمو ادامه بدم .

...but i am certain
... اما من مطمئن هستم

and i realize that my life is completely out of balance.
و گفت: "من کتابت رو خوندم. و به این نتیجه رسیدم که من زندگیم کاملا از تعادل خارج شده.

but i am no longer living even though i am alive.
اما زندگي من تا اينجا بود هرچند هنوز جسمم زنده است

but i am never far away .
اما من هيچوت ازت دور نميشم .

and that's my life. so ...
خنده حضار و این زندگی من است . خب ...