Şunu aradınız:: my friends used to describe me as a bookworm (İngilizce - Farsça)

they try to kill me as a retaliation .
براي انتقام گرفتن منو ميکشن .

as a way to encourage my friends to do spoken word with me.
این راهی بود که دوستانم را ترغیب به دکلمه خوانی کنم

bob fosse referred to me as a collaborator .
باب . فاسي از من به عنوان همکار ياد ميکرد .

the term cash flow is used to describe the net difference,
اصطلاح جریان نقدی برای توصیف تفاوت خالص استفاده می شود ،

for him, which geometry was used to describe space was a matter of convention.
در ریاضیات، فضا مجموعه‌ای است که معمولاً ساختار اضافی‌ای هم دارد.

he asked me to relieve his men and take me as a hostage.
من رو گروگان بگيرهو مي خواست افرادش رو آزاد كنم

my friend li mu bai . hes given it to sir te as a gift .
دوستم لي مو باي اين را به عنوان يک هديه به ارباب تي داده .

a more accurate description of this concept would be to describe it as a transition from wimp to nui.
دقیق تر خواهد بود اگر برای توصیف آن به عنوان یک گذار از wimp به nuiاستفاده کنیم.

do not look at me as a foolish person.
به من مثل يه ادم احمق نگاه نکن.

heres me as a soldier , with a crew cut .
اين منم . زمان سربازي . با سر تراشيده .

now you really look at me as a piece of shit .
حالا ديگه واقعا به چشم يک آشغال به من نگاه ميکني .

mr . sears , are you sure of the words your mother used to describe the location .
آقاي سيرز ، مطمئنيد که مادرتون دقيقا اين کلمات را براي مشخص کردن موقعيت اون چيز به کار برد .

and i know that this tags me as a bit of a nerd, but ...
می دانم که چنین جمله ایی مرا به عنوان یک فرد خیلی مذهبی معرفی می کند، اما ...

i bet it's how much he respects me as a doctor.
شرط ميبندم بيشتر به عنوان يک پزشک بهم احترام ميذاره

and the baby's cry really penetrated me, as a mother.
و گریه آن نوزاد واقعا" در من نفوذ کرد، به عنوان یک مادر.

the term may be used to describe opposition to organized religion, or to describe a broader opposition to any form of belief in the supernatural or the divine.
این اصطلاح می‌تواند برای نشان دادن مخالفت با دین سازمان‌یافته به کار رود، یا به صورت کلی‌تر با هر نوع باور فراطبیعی یا الوهیت.

"marpessa", as a name, was used to describe a 206,000 ton shell oil company supertanker (vlcc).
مارپسا به عنوان یک اسم، برای توصیف یک کشتی نفت‌کش ۲۰۶،۰۰۰ تنی متعلق به شرکت نفتی شل (vlcc) کاربرد دارد.

so to me, as a public health professor, it's not strange that all these countries grow so fast now.
بنابراین به نظر من به عنوان یک استاد سلامت عمومی، عجیب نیست که حالا تمام این کشورها خیلی سریع رشد می کنند.

the term jewish lobby is used to describe organized lobbying attributed to jews on domestic and foreign policy decisions, as a political participant of representative government, conducted predominantly in the jewish diaspora in a number of western countries.
اصطلاح لابی یهودی برای توصیف لابی‌های سازمان یافته منسوب به یهودیان در تصمیم گیری‌های سیاست داخلی و خارجی، به عنوان یکی از شرکت کنندگان سیاسی در دولت منتخب، ​​عمدتاً از سوی یهودیان پراکنده در تعدادی از کشورهای غربی هدایت می‌شود.

... but it strikes me as a slightly unimaginative way of improving a train journey merely to make it shorter.
... اما کوتاه سازی مسیر راه آهن برای بهبود یک سفر با قطار ، به نظر من کمی ابلهانه می آید.