Şunu aradınız:: overturned (İngilizce - Farsça)

governments overturned.
کشورهای بمباران شده.

and the sepulchres are overturned,
و آن زمان که قبرها زیر و رو گردد (و مردگان خارج شوند)،

i shoot those overturned. .
كله شون را ميتركونم .

and all ive learned has overturned .
و هر چه که بودم کاملا عوض شدم .

that you so ably prosecuted was overturned.
که موفق شده بود به من وارد کني، برداشته شده

and the overturned towns he hurled down
و باژگون‌شدگان را فرود آورد

and he overthrew the town that was overturned,
و باژگون‌شدگان را فرود آورد

fortunately for her , her conviction was overturned .
خوش شانسي اون بود ، راجع به محكوميتش تجديد نظر شد .

so they will be overturned into hellfire, they and the deviators
آنها و كافران را سرنگون در جهنم اندازند،

a speedboat in high island was overturned by a massive tidal wave .
يك قايق سريع‌السير در ليانگ تا وان به وسيله يك موج عظيم واژگون‌شده بود .

a bus in southwestern iran overturned in southwestern iran on friday, october 19.
در روز جمعه ۱۹ اکتبر یک اتوبوس در جنوب غرب ایران واژگون شد .

and fir'awn and those before him and the overturned cities committed sin.
فرعون و کسانی که پیش از او بودند، و همچنین اهالی شهرها و آبادیهای زیر و روشده‌ی (قوم لوط) مرتکب گناهان بزرگ شدند. [[«جَآءَ ... بِالْخَاطِئَةِ»: گناه ورزیدند. مرتکب گناه شدند. «الْمُؤْتَفِکَاتُ»: جمع مُؤْتَفِکَة، شهرها و آبادیهای زیر و رو شده (نگا: توبه / 70، نجم / 53). در اینجا مراد اهالی آنجا، یعنی قوم لوط است. «الْخَاطِئَةِ»: خطا. مراد کفر و شرک و ظلم و فساد و انواع گناهان است. مصدر ثلاثی مجرّد است، همچون عَافِیَة و عاقِبَة.]]

then pharaoh came, and those before him, and the overturned cities steeped in sin.
و فرعون و کسانی که پیش از او بودند و دورافتادگان (از حق) به خطاپیشگی سخت در آمدند.