Şunu aradınız:: that's what i do (İngilizce - Farsça)

that's what i do.
این کاریه که می کنم.

so that's what i do.
این کاریست که من میکنم.

that's sort of what i do.
يه جورايي کارمه

and that's what i try to do.
و من همیشه تلاش کرده ام که چنین کنم.

what i do .
همين کاري که ميکنم .

that's what i would love to do.
این چیزیه که من دوست دارم انجام بدهم.

that's what i do for mr. widmore.
اين کار من براي ويدموره

so that's what i would like to do.
پس چه کاری من باید انجام بدم

i collect stories; that's what i do.
جمع کردن داستان ها، کاری است که می کنم.

and fundamentally that's what i do in my lab.
و اساسا این کاری است که من در آزمایشگاهم میکنم

don't do that. what did i do?
- اين کار رو نکن - چي کار کردم؟

and its what i do .
و اين کاريه که من ميکنم .

that's exactly what i do -- optical mind control.
این دقیقا چیزی است که ما انجام می دهیم کنترل نوری مغز.. کنترل اپتیکال مغز

- what's wrong? - what do i do?
- چي شده؟- چيکار کنم؟

for what i do like men
برای کارهایی که مثل مردها انجام میدادم

let me do what i do.
بذاريد من کارِ خودم رو انجام بدم

what i do not understand. .
چيمن نميفهمم .

. . .what i do. it's like. . . .
و من هم کار کنم سخت ميشه

but what i do know, though...
...اما گرچه مي دونم

thanks , ace . its what i do .
ممنون ، ايس اين کاره منه .