Şunu aradınız:: theatre (İngilizce - Farsça)

theatre
تئاتر

theatre camp.
اردوي تئاتر

* "theatre persan".
* "theatre persan".

music and the theatre .
موزيك و تئاتر .

beyond the galaxy theatre .
منظورشون تئاتر اونور كهكشان بوده .

"the cambridge guide to theatre.
the cambridge guide to theatre.

i was on my way to the theatre .
من داشتم ميرفتم به تئاتر .

well , somewhere near the sheldonian theatre .
خوب جايي نزديک به سالن کنفرانس .

well , then its not her . its the theatre .
اون يا .

ask yourself what you want from the theatre .
از خودت بپرس از تئاتر چي ميخواي .

heaven help me, i love newbie theatre.
واي خدايا من عاشق تئاتر كودكان هستم

a man who knows and loves the theatre .
مردي که ميفهمه و تئاترو دوست داره .

the room is a theatre. it changes colors.
این اتاق یک نمایشخانه است. رنگهایش عوض میشوند.

hey , do you guys remember that theatre in paris .
هي بچهها اون تئاتر توي پاريس را يادتون مياد .

he studied law and then began to work on theatre.
در دانشگاه حقوق خواند و سپس شروع به کار در تئاتر کرد.

we have frontrow seats for this theatre of mass destruction .
ما روي صندلي هاي رديف جلويي نشستيم و داريم به نمايش عظيم تخريب نگاه ميکنيم .

noone has worked like this in the history of the theatre .
تا حالا کسي تو تاريخ تئاتر اينجوري کار نکرده .

he has a degree in dance & theatre from uc santa cruz.
او فارغ التحصیل رشته تئاتر و رقص از دانشگاه کالیفرنیا، سانتا کروز است.

buy a brown livery and report to me at the dukes theatre .
يک لباس قهوه اي بخر و تو نمايشخونه دوک بهم گزارش بده .

at school, he and some friends founded an amateur theatre company.
در مدرسه با برخی از دوستانش یک گروه تئاتر آماتور تاسیس کردند.