Şunu aradınız:: uhh im not comfortable with that (İngilizce - Farsça)

yes , im comfortable with that .
مشکلي باهاشون ندارم نميبينين چقدر ازشون خوشم مياد .

what im not comfortable with this .
چي . من با اين کار راحت نيستم .

and i'm not comfortable with that.
و اين منو آزار ميده.

i really , i just im not comfortable with that term .
من واقعا ، من فقط با اون دوره راحت نيستم .

im ok with that .
من اينو قبول دارم .

i'm not exactly comfortable with emotions.
من خیلی با احساساتم راحت نیستم.

he's comfortable with it.
ايشون با همين دكتر راحت هستند

she is more comfortable with you .
پيش تو راحت تر خواهد بود .

i'm just not sure i'm comfortable with this.
. من هنوز با اين موضوع راحت نيستم

are you comfortable with your appearance?
آيا از اين هيكلت راضي هستي ؟

what direction it should take , the one im comfortable with , .
چه جهتي بايد بگيره چيزي كه من باهاش راحتم .

youre not comfortable with this , lets show him how to do it .
اشکالي نداره . سدي لطفا بهش نشون بده که چي ميخواي .

dont mess with that .
اين دو تا را با هم قاطي نکن .

ive been trying so hard to act like im all comfortable with everything .
خيلي سعي کردم تا جدي باشم انقدر همه چي برام خوشايند بوده .

i dont want you to do anything youre not comfortable with . come on .
نميخوام کاري را بکني که باهاش راحت نيستي ، بي خيال .

again with that book .
واي بازم اون کتاب .

are you okay with that?
از نظر تو اشکالي نداره ؟

be careful with that cat .
مراقب اون گربه باش .

. . .but now i'm comfortable with the situation.
الان ديگه خودم رو با شرايط سازگار کردم...

be careful with that thing .
مراقب اون که دستت هست باش .