Şunu aradınız:: wilderness (İngilizce - Farsça)

wilderness
طبیعت وحش

wilderness areas
ناحيه طبیعی حفاظت‌شده

in this wilderness .
در اين بيابان .

backpacking (wilderness)
کوله‌گردی

alone in the wilderness .
تنها در حيات وحش .

its a wilderness out there .
اونجا محل زندگي حيووناي وحشي و دور از زندگي آدمه .

so no wilderness, no revelations.
خوب بدون بیابان، هیچ الهامی هم نیست.

they retreated to their wilderness .
آنا ن به بيابانهاي خود عقب نشيني کردند .

so im going into the wilderness , .
پس ، من میخواهم بطرف صحرا برم .

he was cast like me into the wilderness .
کوزه گري ميکرد ، مثل من ، توي بيابون .

okay, number two: go to the wilderness.
خوب، نکته دوم: به طبیعت بکر بروید.

"w puszczy" – in the wilderness*10.
w puszczy - in the wilderness* 10.

and this is called "the wilderness downtown."
و اسم آن مرکز نا آرام است.

but we cast him upon the wilderness, and he was sick,
(به هر حال ما او را رهایی بخشیدیم و) او را در یک سرزمین خشک خالی از گیاه افکندیم در حالی که بیمار بود!

then we threw him into the wilderness, and he was sick.
(به هر حال ما او را رهایی بخشیدیم و) او را در یک سرزمین خشک خالی از گیاه افکندیم در حالی که بیمار بود!

no one can walk through the wilderness without leaving signs ...
کسي نمي تونه از بيابون رد شه . بدون اينکه رد پايي به جا بزاره

why are you wandering in the mountain wilderness with your child?
چرا با كودكت در كوهستان سرگرداني؟

and already believe that i must have died long ago in the wilderness .
و من کاملا باور دارم که تا حالا باید توی طبیعت وحشی می مردم .

its gonna be every bit as uncomfortable as sleeping in the wilderness .
دقيقا مثل خوابيدن تو دشت و صحرا . ناخوشايند هست .

the wilderness has receded in recent years, and it is now a long trip by automobile.
شب‌هنگام اسحاق به این می‌اندیشد که به همراه جنگل در حال نیست و نابود شدن است.