Şunu aradınız:: willing (İngilizce - Farsça)

willing .
راغب .

god willing .
ان شاالله .

are you willing .
قبول ميکني .

and god willing , .
و به خواست خدا .

if you were willing.
اگر بخواهيد

if you're willing,
اگر موافق هستید

if only you were willing.
ما ميتونيم با 100000سرباز به شهر سلطنتي بريم

and the women are willing .
و زنهاشون هم که . بدشون نمياد .

warrior , unafraid and willing .
جنگنده ، بي‌باک و مشتاق .

miss, if you're willing to,
بانو, اگه شما مشتاقيد,

are willing to take on that task.
مي خوايم اين کار رو انجام بديم

i'm willing to do anything.
مي خوام يه كاري بكنم

already willing to learn fencing.
امادست كه شمشيرزي ياد بگيره

are you willing to make a bargain?
فکر مي کنم سؤالتون رو متوجه نشدم

and your willing replacement standing over you .
و جانشين مشتاق تو جاي تو را ميگيره .

are you really willing to go to war?
آیا تو واقعا می خوای به جنگ بری؟

always willing to do what they�re told .
که وقتي گفته شد کاري را «بايد» انجام دهند .

and you're willing to take john's word
و تو ميخواي حرف جان رو قبول کني

because they're not willing to be at risk.
چون حاضر نیستند جانشون رو در خطر بندازند.

being terrifiedbut willing yourself to the next step. .
اما بازم از اون رد شدي به يکي ديگه .